وبلاگ آموزش کسب و کار الکترونیکی

کسب و کار الکترونیک؛ E-Business؛ آموزش کسب و کار اینترنتی؛ آموزش کسب و کار الکترونیکی؛‌ آموزش کسب و کار الکترونیک

چقدر باید برای بازاریابی هزینه کنیم؟

چقدر باید برای بازاریابی هزینه کنیم؟

چطور برای بودجه بازاریابی تصمیم بگیریم؟ هزینه است یا سرمایه‌گذاری؟ زمان اجبار برای کاهش هزینه چه اتفاقی برای آن می‌افتد؟ در این مطلب به بودجه بازاریابی پرداخته و می‌پرسیم “یک مشتری چقدر ارزش دارد؟”
اجازه دهید قدری در مورد پول صحبت کنیم، بازاریابی چه هزینه برای شما دارد و در عوض از آن چه چیزی عاید شما می‌شود؟ برخی در مورد بازاریابی با عنوان “هزینه” صحبت می‌کنند و برخی دیگر با عنوان “سرمایه‌گذاری”.

به‌احتمال زیاد با من موفق هستید که آن دسته‌ای که از آن تحت عنوان هزینه نام می‌برند به‌احتمال زیاد در دوران سختی اول از همه سراغ کم کردن آن می‌روند و کسانی که به آن تحت عنوان سرمایه‌گذاری نگاه می‌کنند، به‌احتمال زیاد چنین رفتاری ندارند.


به‌هرحال به نظر من این یک سرمایه‌گذاری است و البته یک سرمایه‌گذاری عاقلانه، به عبارتی شرکت‌هایی که سرمایه‌گذاری بیشتری در این زمینه دارند، بطور متوسط سودآورتر از دیگر شرکت‌ها هستند. به عبارت دیگر شرکت‌هایی که در دوران سختی از بودجه بازاریابی خود کم نمی‌کنند، بعد از این دوره قوی‌تر از قبل در بازار فعالیت می‌کنند، چرا که در دوران سختی سهم بیشتری از هیاهوی تبلیغات را در اختیار داشتند.

البته باید توجه داشت که برخی از مجموعه‌ها هم تنها در حرف از بازاریابی به‌عنوان یک سرمایه‌گذاری یا می‌کنند و در عمل چنین مقصودی ندارند، چرا که تمایل دارند در بین رقبا موجه‌تر به نظر برسند.

اجازه دهید به موضوع هزینه‌ها و عواید بازاریابی برگردیم. یک شرکت ممکن است درصدی در بازده خود را به‌عنوان بودجه بازاریابی در نظر بگیرد. برخی هم ممکن است برحسب اقتضاء موقعیت اقدام کند. هیچ یک از این اظهارنظرها برای شما آشناست؟

— “حجم فروش بیشتری لازم داریم، بگذارید پول خرج کنیم.”
— “سال قبل سال مالی خوبی بود، بودجه‌ها رو افزایش بدین.” یا شاید هم برعکس!!!

بازاریابان باتجربه‌تر عموماً به شکل دیگری به این موضوع نگاه می‌کنند. توجه داشته باشید که واحد پولی هر کسب‌وکاری مشتریان آن است. بازاریابی با تبلیغات و . . . کاملاً متفاوت است، پس‌نیاز به طرز فکر متفاوتی هم دارد.

به هر حال سؤال مهمی که در اینجا مطرح است، “یک مشتری چقدر برای شما ارزش دارد؟”



اگر مدت‌زمان معقولی در یک صنعت فعالیت داشته باشید، به‌خوبی می‌دانید که یک مشتری چه مدتی برای شما باقی می‌ماند و در این بازه زمانی چقدر سود عاید شما می‌کند. سپس با در نظر گرفتن آن به راحتی می‌توانید تعیین کنید چقدر هزینه کردن برای بدست آوردن آن یا حفظ وی می‌تواند برای شما سودآور باشد، بطوریکه درصدی سود هم برای شما باقی بماند.

البته به این نکته هم باید توجه داشت که برخی از فروش‌ها تکرار نمی‌شوند، اما در چنین مواقعی حتی شما می‌توانید اقدام به فروش دیگر محصولات و خدمات خودتان یا حتی محصولات و خدمات دیگران به آن مشتری بکنید.

آیا برای شما تاکنون سؤال شده که “اگر سود خالص برای یک فروش مثلاً 80 تومان باشد، ولی هزینه ارسال یک ایمیل برای آن مشتری مثلاً 100 تومان باشد، چطور می‌توان چنین بودجه‌ای برای این کار در نظر گرفت؟” تا حالا به چنین سؤالی فکر کردید؟

در پاسخ به این سؤال باید گفت “مهم ارزش عاید شده از یک مشتری در طول دوره عمر آن مشتری است، نه‌فقط و فقط یک بار فروش به وی!!!”
اگر برفرض در نظر بگیرید که آن مشتری ممکن است در طول یک سال 200 بار اقدام به خریدار شما بکند و به مدت 5 سال مشتری شما باقی بماند – – آنگاه دیگر نباید فقط و فقط به یک خرید وی فکر کنید، بلکه موضوع اصلی حفظ وی برای مدت‌زمان بیشتر می‌شود.

توجه داشته باشید که توجیه هزینه بازاریابی تنها در صورتی ممکن می‌شود، که قالب فکری شما از هزینه در نظر گرفتن بازاریابی به سمت سرمایه‌گذاری بودن آن تغییر پیدا کند.
۲۴ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

راهنمای خوب سخن گفتن


:orange_book::blue_book::green_book:راهنمای خوب سخن گفتن


:orange_book: توانایی سخن گفتن با مخاطب عامل مهمی در موفقیت شما محسوب می‌شود.

خوب سخن گفتن می‌تواند احترام دیگران را به همراه داشته باشد، ارزش و اعتبار شما را در محلی که حضور دارید، افزایش دهد و توجه افرادی را که می‌توانند شما را یاری رسانده و درها را به رویتان بگشایند، جلب نماید.

همچنین توانایی خوب سخن گفتن، مردم را متقاعد می‌سازد که شما روی‌ هم‌ رفته از سایر افرادی که قادر نیستند به اندازه شما خوب سخن بگویند، با استعدادتر و باهوش‌تر هستید.

:orange_book::innocent:خوب سخن گفتن آموختنی است

در مورد سخنرانی در حضور جمع می‌توان گفت که این مهارت آموختنی است. بیشتر افرادی که امروز سخنرانان قابلی هستند، در گذشته حتی قادر نبودند در خلوت خود دعا کنند.

بسیاری از افرادی که در جمع مخاطبان با اطمینان و آرامش‌خاطر حاضر می‌شوند و با سخنان دلنشین خود توجه همه را به خود جلب می‌کنند، روزی حتی از فکر اینکه در حضور جمع بایستاند و سخنرانی کنند نیز، وحشت داشتند!

:orange_book::innocent:سه عنصر سازنده پیام

آلبرت محرابیان استاد دانشگاه UCLA در آمریکا یک سری مطالعات در زمینه ارتباط موثر انجام داد. وی به این نتیجه رسید که هر پیامی که منتقل می‌شود متشکل از سه بخش است:

1- کلمات:

طبق اظهارات محرابیان، شگفت‌انگیز است اگر بدانید کلمات تنها 7‌درصد پیامی را که منتقل می‌شود، را تشکیل می‌دهند. البته، کلماتی که انتخاب می‌کنید از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند و باید آن‌ها را با دقت برگزینید. کلمات باید به ترتیبی مناسب کنار هم چیده شوند و از نظر ساختار دستور صحیح باشند.

2-آهنگ صدا: 

طبق محاسبه‌ محرابیان، 38‌درصد پیام در نواخت و تاکیدی نهفته است که بر روی کلمات مختلف می‌شود. با ایجاد تغییر در تن‌صدا بصورت عمدی و آگاهانه و با آگاهی از اهمیت این موضوع، می‌توانید کل پیام و در نتیجه تاثیری را که آن پیام بر مخاطبان می‌گذارد، تغییر دهید.

3- زبان بدن: 

محرابیان همچنین پی برد که در ارتباط غیر کلامی، 55‌درصد پیام در استفاده سخنران از حرکات بدن خود نهفته است. به این دلیل که تعداد عصب‌هایی که از چشم انسان به مغز می‌روند. به همین دلیل است که تاثیرات بصری بسیار قدرتمند هستند.

:orange_book::microphone::orange_book:ساختار پیچیده در سخنرانی‌های طولانی
این ساختار شامل هشت بخش است:

1-سرآغاز:

هدف از آغاز، سرآغاز سخن جلب توجه مخاطبان، شکل‌دهی به توقعات آن‌ها و تمرکز مخاطبان بر سخنرانی است. اگر هیچ‌کس به سخنرانی گوش نسپرد و توجهی نکند، هیچ نکته‌ای برای گفتن وجود نخواهد داشت.

2-مقدمه:

در این بخش به مخاطب خواهید گفت که قصد دارید به چه موضوعی بپردازید و چرا این موضوع حائز اهمیت است.

3-نکته اول: 

در این بخش به اصل سخنرانی بپردازید. بیان نکته اول آغاز این مرحله است و شروعی است برای بیان آنچه در ابتدا وعده داده بودید.

4-پرداختن به نکته بعد: 

در این بخش شما باید مشخص کنید که نکته اول را به پایان رسانیده‌اید و اکنون قصد دارید به نکته بعد بپردازید. این به خودی خود یک هنر است.

5-دومین نکته مهم:

این بخش باید به‌طور منطقی ادامه مطلب نخست باشد.

6-مجدداً پرداختن به نکته بعد:

در این بخش شما مشخص می‌کنید که قصد دارید به موضوع بعدی بپردازید.

7-سومین نکته مهم: 

طبعا این بخش نیز ادامه دو نکته نخست خواهد بود و آغازی است برای پرداختن به پایان سخن.

8-مخلص کلام: 

این بخش نتیجه‌گیری از سخنان و فراخوانی جهت عمل به گفته‌ها است.
در آموختن نحوه سخنرانی موثر، هیچ جایگزینی برای تمرین وجود ندارد، بویژه تمرین با صدای بلند.
:blue_book::innocent:از شیوه‌ی برقراری ارتباط آگاه باشید

افرادی که در ارتباطات خود با دیگران بسیار خوب عمل می‌کنند، همواره به تاثیر زبان بدن خود بر میزان پذیرش پیامی که تلاش می‌کنند القا کنند، توجه دارند. 

هنگامی که بازوانتان در طرفین بدن آویزان بوده و کف دستانتان به سمت بیرون و حالت باز قرار داشته باشد، درحالی‌که مستقیما به مخاطبان می‌نگرید و درحین صحبت کردن لبخند می‌زنید، مخاطبان آرامش، پیام‌تان را جذب می‌کنند، مانند اسفنجی که آب را به خود جذب می‌کند. اما اگر چهره شما جدی بوده و لبخندی بر‌لب نداشته باشید، مخاطبان حالت دفاعی به خود می‌گیرند و در مقابل پیام و تلاش شما جهت متقاعد کردنشان به تفکر یا انجام عمل، آن‌ها نیز به روشی خاص مقاومت می‌کنند. ارتباط غیر کلامی بسیار حائز‌اهمیت است!

تاکنون چندین‌بار به سخنرانان تاکید کرده‌ام که:
«مابین نکات و جملاتی که بیان می‌کنید آهسته‌تر صحبت کنید، مکث کنید و لبخند بزنید.»

هنگامی که آرام‌تر سخن می‌گویید، کلامتان واضح‌تر و شیواتر به گوش می‌رسد. تن صدایتان دلپذیر و لذت‌بخش‌تر می‌شود. و هنگامی که لبخند می‌زنید، اشعه‌های محبت و تصدیق از خود ساطع می‌کنید. مردم آنچه را که گفته‌اید، فراموش می‌کنند؛ اما به یاد می‌آورند که چگونه آن‌ها را بیان کرده‌اید. 
هنگامی‌ که تن صدایتان را از کلمه‌ای به کلمه دیگر و از جمله‌ای به جمله دیگر تغییر می‌دهید، نوعی توانایی موسیقیایی در کلامتان ایجاد می‌کنید، به نحوی که مخاطبان پیام شما را به سهولت دریافت می‌کنند.

:green_book::innocent:وظیفه‌ای بر عهده شماست

پگی‌نونان می‌گوید: «هر نطقی که ایراد می‌شود، وظیفه‌ای برعهده دارد.»یکی از مهمترین کارهایی که قبل از سخنرانی باید انجام دهید این‌است که در ذهنتان پایان‌کار را مجسم کنید. مشخص کنید با این سخنرانی به چه نتیجه‌ای می‌خواهید برسید. از خود بپرسید: « چه سوال واقع‌بینانه‌ای را در نظر بگیرم؟» اگر پس از سخنرانی من، با مخاطبان مصاحبه کنند و از آن‌ها بپرسند: « از این سخنرانی چه چیزی نصیب شما شده و در پایان چه کار متفاوتی قرار است انجام دهید؟» انتظار دارم آن‌ها چه جوابی بدهند؟ تمام مطالبی که قصد دارید در سخنرانی بیان کنید، از مقدمه گرفته تا متن اصلی سخنرانی و کلام آخر، باید در راستای دستیابی به این هدف باشد.

:blue_book::innocent:آموختن از دیگران

یکی از بهترین راه‌های تبدیل به سخنران خوب شدن این است که تا آنجا که مکن است به سخنرانی افراد بیشتری گوش فرا دهید. نکته برداری کنید. به نحوه راه رفتن، صحبت کردن حرکات و ایما و اشاره‌هایشان با دقت بنگرید. ببینید سخنران با تجربه چگونه سخن خود را آغاز می‌کند؛ با چه شیوه‌ای به اصل مطلب می‌پردازد از مثال‌ها، نمونه‌ها و داستان‌های طنزآمیز استفاده می‌کند؛ چطور به سخن خود خاتمه می‌دهد؛ و به زمان حضور در کنار مخاطبان پایان می‌بخشد.

:orange_book::innocent:استفاده از برنامه پاور پوینت در سخنرانی

استفاده از پاورپوینت به عوامل متعددی بستگی دارد. درمیان سخنرانان حرفه‌ای «مرگ با پاورپوینت» اصطلاح رایجی است؛ بسیاری از سخنرانان از ابتدا آن‌چنان به ارائه مطالب با استفاده از پاورپوینت تکیه می‌کنند که شخصیت و جوهر کلامشان لا‌به‌لای نکاتی که بر روی صفحه نمایش بیان می‌کنند گم می‌شود.

:orange_book::innocent:قانون 5×5

ابتدا و از همه مهمتر، نباید برای هر اسلاید بیش‌از پنج‌خط جمله بنویسید و هر خط نیز نباید بیش‌از پنج کلمه باشد. استفاده بیش‌از این مقدار باعث حواس‌پرتی و حتی سردرگمی مخاطبان می‌شود. هنگام سخنرانی در یک محیط کوچکتر و یا در حضور تعداد کمتری از افراد می‌توانید از خطوط یا کلمات بیشتر از مقداری که این قانون اجازه می‌دهد، استفاده کنید.

بدون توجه به این مطلب که از چه تعداد نکته استفاده می‌کنید هنگام توضیح دادن آن‌ها، نکات را یک به یک عنوان کنید. این اشتباه را مرتکب نشوید و تمام اسلاید‌ی را که مملو از اطلاعات است یک جا ارائه ندهید؛ زیرا شنونده سرگرم خواندن مطالب می‌شود و به سخنان شما هیچ توجهی نمی‌کند.

:orange_book::innocent:رو به مخاطبان داشته باشید

نکته بعدی این‌که هنگامی که از پاور پوینت استفاده می‌کنید، بهتر است روی شما به سمت مخاطبان باشد. باید لپ‌تاپ را جلوی‌تان بگذارید و آنچه را که بر روی صفحه نمایش پشت سرتان رخ می‌دهد، توضیح دهید. هنگامی که بر روی اسلایدهای پاورپوینت کلیک می‌کنید، چشمانتان را بر روی افراد حاضر در جلسه بیفکند و تمام مدت با آن‌ها صحبت کنید.

:orange_book::innocent:خلاصه

مردم اغلب از من می‌پرسند: رمز سخنرانی مؤثر در حضور جمع چیست؟ من همواره به آن‌ها می‌گویم: رمز آن، آمادگی است.

90درصد موفقیت شما به عنوان سخنران به این بستگی دارد که تا چه اندازه از آمادگی برخوردار هستید. درظرف چند دقیقه‌ای که لب به سخن می‌گشایید، شنونده متوجه خواهد شد تا چه اندازه آمادگی دارید و با توجه به آن آمادگی، به شما نمره بالا یا پایین می‌دهد. وظیفه شما این است که کاملاً آماده باشید، آنچنان که از همان لحظه نخست که شروع به صحبت می‌کنید همانند فردی با تجربه و ماهر جلوه کنید.

بهترین کار این‌است که هرچه بیشتر برنامه‌ریزی داشته باشید و مهیا شوید، وقتی سرانجام برای ایراد سخنرانی در حضور جمع می‌ایستید، مطمئن‌تر خواهید بود. زمانی‌که سخنان‌تان را بارها و بارها تمرین کرده باشید، در حضور مخاطبان، احساس قدرت درونی و آرامش بسیار زیادی به شما دست خواهد‌داد.

منبع: masoomian.ir
۲۴ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

فراهم کردن فرایند خرید آسان برای مشتری‌ها

 فراهم کردن فرایند خرید آسان برای مشتری‌ها

یکی از فاکتور های مهم کسب کاراینترنتی فراهم کردن فرایند خرید آسان برای مشتری هاست 

نرخ رها کردن سبد خرید یکی از دلایل عمده آن پیدا نکردن محل پرداخت انلاین است 

خیلی جالبه با همین کار ساده میشه فروش خوبی رو پیش بینی کرد

۲۴ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

نمونه‌ای از کسب و کار الکترونیک موفق: داستان دیجی‌کالا به نقل از Forbes

نمونه‌ای از کسب و کار الکترونیک موفق: داستان دیجی‌کالا به نقل از Forbes


دیجی کالا به عنوان بزرگترین فروشگاه اینترنتی ایران، این روزها شهرتی جهانی یافته است. حجم بالای تراکنش مالی این شرکت و محبوبیت بالای آن در میان کاربران، توجه نشریات خارجی را به این مجموعه جلب کرده است.


چندی پیش مجله Economist طی مطلبی ارزش دیجی کالا را به عنوان یک استارتاپ ایرانی، نزدیک به ۱۵۰ میلیون دلار اعلام کرد. پس از آن نوبت واشنگتن پست بود که از موفقیت های دیجی کالا در زمینه کارآفرینی بنویسد. و اکنون نشریه معتبر Forbes این شرکت را برای گزارش خود انتخاب کرده است.


در ادامه مطلب می توانید گزارش Forbes از این فروشگاه آنلاین ایرانی را مطالعه نمایید.


خرید لباس و لوازم آشپزخانه از بازارهای داخل ایران امری مرسوم است که معمولا بر حسب تجربه انجام می شود اما در مورد اجناس دیگری چون دوربین اوضاع کمی متفاوت خواهد بود.


به همین دلیل دو برادر دو قلو به نام های حمید و سعید محمدی تصمیم گرفتند که نحوه خرید لوازم الکترونیک مصرفی و کالاهای دیگر را در کشور را متحول نمایند.


حدودا ۸ سال پیش این دو برادر ۳۵ ساله، پیشرو ترین استارتاپ ایرانی به نام دیجی کالا را راه اندازی کردند که در زبان فارسی به معنای کالاهای دیجیتال است.


شفافیت در معاملات، پس گرفتن کالاها و نقدهایی که در مورد محصولات عرضه شده در این وبسایت منتشر می شد برای اغلب خریداران ایرانی بیگانه بود و همین عوامل برادران محمدی را بر آن داشت تا این کسب و کار جدیدی را که حالا ارزشی برابر با ۱۵۰ میلیون دلار دارد، راه اندازی نمایند.


داستان از اینجا شروع می شود که این دو برادر شیفته عکاسی بودند و توانستند با همراهی هم حدودا ۱۰۰۰ دلار را پس انداز نمایند و با آن یک دوربین SLR دیجیتالی بخرند.


پس از آنکه پول لازم برای خرید دوربین یاد شده جمع شد، آنها فضای مجازی را برای یافتن نقدهای حرفه ای و حتی آماتور در مورد دوربین ها زیر و رو کردند اما هر چه بیشتر جستجو می کردند کمتر به نتیجه ای می رسیدند و عاقبت تصمیم گرفتند که یک دوربین Nikon D70 را خریداری نمایند.


حمید می گوید: عاقبت آنچه را که می خواستیم پیدا کردیم اما مشکل آنجا بود که آن دوربین تنها در یک فروشگاه موجود بود.


چند ماهی از خریدمان نگذشته بود که لنز دوربین دچار مشکل شد. متأسفانه فروشگاهی که از آن خرید کرده بودند در تهران معروف بود و فروشنده، لنز اورجینال را با یک نمونه ارزان تر آنالوگ عوض کرده بود و در واقع سر آنها را کلاه گذاشته بود.


تجربه بسیار بدی بود اما آنطور که حمید می گوید الهام بخش آنها شد تا دیجی کالا را راه اندازی نمایند. او در ادامه می گوید: ما تمام پول خود را صرف خرید آن دوربین کردیم و به همین دلیل ایده راه اندازی دیجی کالا به ذهنمان خطور کرد.


او ادامه می دهد ما می خواستیم وبسایتی را ایجاد کنیم که مملو از اطلاعات و نقدهای مفید برای کالاهای الکترونیکی مصرفی باشد و علاوه بر این موضوع، تجربه بسیار خوبی از خرید را برای کاربران بسازیم.


ایده ساخت این تارنما در واقع از Cnet و آمازون گرفته شده بود. ما معتقد بودیم که باید از هر دو الگوی تجاری یاد شده در دیجی کالا استفاده نماییم چراکه دسترسی به نقد محصولات و یک تجربه خرید خوب موضوعاتی هستند که ایرانی های واقعا با آنها مشکل داشتند.


در آن زمان، مکانی برای دریافت مشاوره، اطلاعات و نقدهای بی طرف در مورد محصولات مصرفی پیشرفته وجود نداشت و علاوه بر این یافتن جای قابل اعتمادی که بتوان از آن خرید کرد هم بسیار دشوار بود.


کالاهایی نظیر تلفن های موبایل، از فروشندگانی در بازار خریداری می شدند که صرفا یک پرچسب غیر رسمی از فروشنده را همراه داشتند و خبری از خدمات مشتری و یا امکان مرجوع کردن کالاها نبود.


حرفه ای ها و آماتورها همگی اتفاق نظر داشتند که نیاز به یک وبسایت معتبر برای مقایسه محصولات، تصاویر، کیفیت کالاها، خصوصیات شان و البته با امکان خرید به شدت احساس می شد.


هر دو برادر دارای مدرک MBA هستند و تا آن زمان هیچگاه به خارج از ایران سفر نکرده بودند. بنابراین الگوی کسب و کار دیجی کالا کاملا بر پایه طرحی شکل گرفته بود که آنها در فضای وب مشاهده کرده بودند و اطلاعی از نحوه تجارت واقعی در جوامع دیگر نداشتند.


در ابتدا تمرکز برادران محمدی روی لوازم الکترونیکی بود اما هم اکنون این دو مدیر موفق در حال توسعه کسب و کار خود و بسط آن به دیگر کالاهای مورد استفاده نظیر لوازم خانگی، کتاب، رسانه، وسایل بهداشتی شخصی، اسباب بازی، انواع گجت، عطر و حتی ابزارآلات هستند که به صورت روزانه در زندگی مورد استفاده قرار می گیرند.


حمید در این رابطه توضیح می دهد: «ما مفهوم دیجی‌کالا را تغییر دادیم. تا پیش از این نام شرکت ما معادل کالاهای دیجیتالی بود، اما اکنون دیجی‌کالا به معنی انتخاب محصولات متفاوت و خرید آن ها به صورت دیجیتالی است.»

۱۴ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

اولین راز بازاریابی محتوایی

 اولین راز بازاریابی محتوایی


هجوم سیل آسای آگهی های تبلیغاتی که از صبح زود با اس ام اس های تبلیغاتی آغاز می شود، فشار دادن کلید رادیو، بیلبورد های تبلیغاتی کنارخیابان و بزرگراه ها ، تبلیغات کلیکی ناخواسته اینترنت، تبلیغات تلویزیونی و... ادامه می یابد و حتی گاهی موقع خواب هم دست از سرما برنمی دارد شاید نیمه شب یک پیامک تبلیغاتی دریافت کردید!!!


مردم از سونامی تبلیغات خسته و دلزده شده اند دیگر کمتر کسی به آگهی های تبلیغاتی اعتماد می کند و برای انتخاب محصولات و خدمات مورد نیازش به آنها مراجعه می کند. مردم به خوبی می دانند یکی ازعناصر فعال تبلیغات اغراق و بزرگنمایی است و شاید بسیاری از ادعاهایی که در تبلیغات مطرح می شود حقیقت نداشته و یا غلو شده باشند. اما نمی توان بازاریابی را تعطیل کرد برای افزایش فروش می بایست با مشتریان بلقوه تماس گرفت و ایشان را با خدمات خود آشنا کنیم وبه استفاده از کالا و خدمات خودمان تشویق کنیم.



دردنیای بازاریابی زمان بازاریابی محتوا فرا رسیده است. بازاریابی محتوایی همان هنر فروش محصولات به شیوه‌ای است که هدفتان از انجام این کار، فروش به نظر نرسد. به این مفهوم که بازاریاب حرفه ای می کوشد با تولید محتوای ارزشمند و جذاب به مشتریان کمک ‌کند تا حس کنترل شدن توسط دیگران را از دست بدهند. به این ترتیب آنها واقعا تشویق به جذب و تعامل با یک برند خواهند شد.


اولین راز بازاریابی محتوایی



اصل اساسی و راز نخست در بازاریابی محتوا ایجاد حس آزادی و عدم کنترل مشتری است که با ابزار تولید محتوای ارزشمند و جذاب محقق می شود.



برای تولید محتوایی با مشخصات بالا می بایست مخاطب سنجی دقیقی صورت بگیرد و مشخص شود سوالات اساسی مخاطب در چه خصوصی است و علاقمند است که کسب اطلاع در چه حوزه ای می باشد سپس بهترین ابزاراطلاع رسانی به این واسطه را مشخص کرد .



برخی پیام ها از طریق عکس و فیلم بهتر منتقل می شود و برای برخی اهداف استفاده از متن مکتوب مناسب تر است. هر یک از این انتخابات نیاز به علم و تخصص خاص در خصوص مخاطب سنجی و آشنایی با قابلیت ها و امکانات رسانه ها دارد.



قبل از آنکه امکان به اشتراک ‌گذاری محتوا با مصرف ‌کنندگان را بیابید، شما باید ابتدا و قبل از هر چیز یک استراتژی داشته باشید. محتوای شما دیجیتال (اینفوگرافیک) است یا فیزیکی؟ بازاریابی محتوایی چه هزینه ‌ای برای شما در پی داشته و بودجه مناسب چقدر است؟



هدف ‌گذاری و برنامه ‌ریزی قبلی به شما کمک خواهد کرد تا با استفاده از استراتژی خود در زمینه بازاریابی محتوایی به موفقیت بیشتری فراتر از اتخاذ یک رویکرد «بنشین و ببین» دست یابید. استراتژی‌های خود را روی کاغذ بنویسید، به این ترتیب احتمالا امید بیشتری برای کسب نتایج موفقیت‌ آمیز در دل شما جوانه می‌زند و بهتر از اعلام شفاهی اهدافتان خواهد بود .



اگر محصول شما ویژه یکسری مخاطب خاص است، به این معنی است که نباید رویکردی کلی‌تر را اتخاذ کنید. اگرمشتری شما عامل است سیاست تولید محتوا و شیوه های خاص خودش را می طلبد.



اگر همچنان می‌خواهید کانون توجه مخاطبان منتخب خود باشید، به بازاریابی محتوایی به‌عنوان یک استراتژی ‌کسب ‌و‌کار دائمی نگاه کنید. تاکید روی معرفی مستمر ایده‌های جدید، سطح محتوایتان را ارتقا می‌دهد.



بازخورد گیری از اقداماتی که تاکنون انجام داده اید هم اهمیت ویژه ای دارد به این ترتیب می توانید بررسی کنید و برای اقدامات آتی خود تصمیمات بهتر و تاثیر گذارتری بگیرید.



۰۹ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

تولید محتوای تجاری یعنی چه ؟

تولید محتوای تجاری یعنی چه ؟


در دنیای امروز اطلاعات کالایی با ارزش و کمیاب است که خیلی ها برای بدست آوردن آن حاضرند هزینه کنند. در این بین اطلاع رسانی و ارائه اخبار و اطلاعات مفید و تاثیر گذار در مورد برندها و نحوه عملکردشان هم اهمیت دو چندانی یافته است. تولید محتوای تجاری یک فرآیند تخصصی فنی و پیچیده است که توسط متخصصان این فن صورت گرفته و به وسیله رسانه های مختلف منتشرشده و در اختیار عموم قرار می گیرد.


تولید محتوای تجاری یعنی چه؟



تولید محتوای تجاری یعنی اینکه متخصصان هر مطلب، تصویر و مدیایی را که مرتبط با زمینه فعالیت شماست، و باعث جذب مخاطبان به وب سایت شما می شود را گرد آوری و در وب سایت شما قرار می دهند، که این پروسه در نهایت به فروش منجر می شود. همچنین این نوع تولید محتوا می تواند شامل مدیریت کامل وب سایت شما به همراه درج اخبار، اطلاعیه ها، اطلاعات محصولات، خدمات، پاسخگویی به سوالات بازدید کنندگان و ... باشد.



شاید بتوان گفت امروز مبادله اطلاعات به صورت سنتی و در قالب فیزیکال به هیچ وجه امکان پذیر نیست. کافی است فرض کنید که لیست محصولات برگزیده شرکت خود را قرار است به صورت سنتی به مردم سراسر جهان منتقل کنید، حتما ترس سراسر وجود شما را فرا خواهد گرفت چرا که نیاز به صرف هزینه های فراوان و البته وقت زیاد خواهد داشت، در حالی که اینترنت و امکانات پیشرفته تکنولوژی این روزها امکانات متعددی را در اختیار کاربران قرار داده است. ایجاد محتوا در رابطه با موضوعات محبوب یا جمع آوری اخبار در زمینه فعالیت شما می تواند بسیار ساده و در عین حال تاثیر گذار و کمک کننده باشد.



برای داشتن یک محتوای تجاری مناسب یک نسخه ساده وجود دارد نخست مشخص کنید که چه چیزی را قرار است به مشتریان خود منتقل کند سپس مخاطب و بازار هدف خود را مشخص کرده و با نیاز سنجی و مخاطب شناسی مشخص کنید به چه محتوایی نیاز است، سپس با استفاده از فنون نگارش و اصول تولید محتوا مطلب مدنظر را تولید کرده و درنهایت از طریق سایت، شبکه های اجتماعی و سایر امکانات موجود در اختیار عموم قرار دهید.



تولید محتوای تجاری هم اکنون یکی از اجزای سئو محسوب می شود. به این ترتیب علاوه بر مخاطبان قدیمی، بازدیدکنندگان جدید نیز به اشتراک گذاری مطالب تشویق می شوند. برای تجارت های کوچک تثبیت جایگاه و به روز رسانی ایده ها و تولید محتوا به صورت منظم کار دشواری است. در مجموع درک استراتژیهای تولید محتوای مناسب و همگام بودن با آخرین تاکتیک های جذب مشتری بهترین مسیر برای ارتقای جایگاه و تثبیت موقعیت تجارت شماست.

۰۹ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

تعداد صفحات سایت در افزایش بازدید - آموزش کسب و کار الکترونیکی

تعداد صفحات سایت در افزایش بازدید - آموزش کسب و کار الکترونیکی

وب‌سایت شرکت‌هایی که بیشتر از ۳۰ صفحه هستند، هفت برابر بازدید بیشتری نسبت به سایت‌هایی که ۱۰ صفحه هستند، دارند.


۰۹ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

پنج رفتار کلیدی برای داشتن اخلاق حرفه‌ای در کسب و کار الکترونیکی

پنج رفتار کلیدی برای داشتن اخلاق حرفه‌ای

در کسب و کار الکترونیکی

یکی از مهم‌ترین رموز موفقیت در کار و زندگی، که موجب احساس خوشبختی نیز می‌شود، رفتار درست و حرفه‌ای با افراد دیگر است. واقعیت این است که انسان‌های اطراف ما، جزء مهمی از شرایط پیشرفت ما هستند. آنچه انسان‌های موفق را از دیگران جدا می‌کند،‌ و باعث می‌شود به آنها غبطه بخوریم، این است که این افراد به آنچه ما دوست داشته‌ایم دست بیابیم، دست یافته‌اند. اما آنچه باعث می‌شود برخی از این افراد، در عین موفقیت و بزرگی، دوست داشتنی و دست یافتنی باشند، رفتار درست و اخلاق حرفه‌ای آنها در محیط کار و زندگی شخصی است. اخلاق حرفه‌ای شامل تمام جزئیات رفتار درستی است که باید در موقعیت‌های مختلف با افراد داشته باشیم. نکته جالب در این مورد این است که اخلاق درست دیگران، موجب ایجاد احساس خوبی در ما می‌شود، و این احساس چندین برابر برای کسی است که اخلاق خوبی دارد! در یک کلام، افراد موفق و دوست داشتنی، انرژی مثبت زیادی دارند که هم خود احساس خوشبختی می‌کنند، و هم این احساس را به دیگران انتقال می‌دهند.


در این مقاله، پنج مورد از رفتارهای مفید حرفه‌ای در محیط کار و زندگی، که شاید کمتر به انجام آنها عادت داریم بیان شده‌ است. این کارها، ساده هستند، اما موجب می‌شوند ارتباط سالم و پایدارتری با اطرافیانمان داشته باشیم.


معذرت خواهی کنیم

همه‌ی ما اشتباه می‌کنیم. بسیار پیش می‌آید که جملاتی می‌گوییم که دیگران را ناراحت می‌کند. یا کلماتی که نابجا استفاده می‌کنیم و موجب سوء تفاهم می‌شود. خیلی وقت‌ها خودمان زود می‌فهمیم که اشتباه کردیم، گاهی حتی از قصد عصبانیتمان را خالی می‌کنیم. در این مواقع باید معذرت خواهی کرد! این کار ساده نیست، باید غرورمان را بشکنیم، اما ارزشش را دارد. هیچ عذری هم نباید برای کارمان بیاوریم، مثل این که «من آن روز خیلی عصبانی بودم...» یا «البته به خاطر فلان کار تو ناراحت شده بودم...» نه، فقط عذرخواهی کنیم و تمام شرمندگی‌اش را بپذیریم. گاهی وقتی خوب فکر کنیم، می‌بینیم باید معذرت بخواهیم بابت این که پشتیبان خوبی نبودیم، سؤالی را بد جواب دادیم، حرف نابجایی زدیم و همه کارهایی که باعث شد کسی را ناراحت کنیم.



تشویق کنیم

همه‌ی آدم‌ها دوست دارند که از کار آنها تقدیر شود. گاهی پیش می‌آید در یک پروژه یکی از همکاران ما کار بزرگی را در مدت کوتاهی انجام می‌دهد. گاهی مدیر ما در یک موقعیت حساس، بهترین تصمیم را می‌گیرد و همه را از رسوایی یا اشتباه نجات می‌دهد. گاهی یکی از اعضای خانواده ما برای دیگری فداکاری بزرگی می‌کند. باید به آنها بگوییم که چقدر کارشان در نظر ما فوق‌العاده بود! شاید اگر زمان زیادی هم از آن کار گذشته باشد، تأثیر بهتری بگذارد. مثل این که بگوییم «یادم هست چقدر پارسال آن پروژه را خوب تمام کردی» می‌تواند واقعاً احساس خوبی در فرد مقابل ایجاد کند، چون معلوم می‌شود ما هنوز یادمان هست


از دیگران کمک بخواهیم

بعضی مواقع، غرور ما باعث می‌شود از کسی کمک نگیریم. اما واقعیت این است که کمک گرفتن ارزش ما را پایین نمی‌آورد، بلکه باعث می‌شود یک ارتباط خوب بین افراد ایجاد شود. کمک گرفتن، به طور ضمنی اعتراف به مهارت و جایگاه فرد مقابل است. در واقع کمک گرفتن، نوعی تشویق کردن است، انگار که به او بگوییم «تو واقعاً در این کار وارد هستی!». در عین حال، کمک گرفتن به خودمان هم سود می‌رساند، چون کارمان راه می‌افتد


به دیگران پیشنهاد کمک بدهیم

بر همان اساسی که شاید ما گاهی دلمان نخواهد از کسی کمک بگیریم تا ضعف دانش خودمان را نشان ندهیم، ممکن است دیگران هم از کمک خواستن خجالت بکشند. اگر زمان اضافه‌ای داریم و احساس می‌کنیم می‌توانیم کار کسی را راه بیاندازیم و کمکی کنیم، باید صراحتاً پیشنهاد کمک بدهیم. این کار دوستی‌های بیشتر و روابط محکم‌تری ایجاد می‌کند.


تشکر کنیم

خیلی‌ها به ما کمک کردند، مشتریان خوب و وفاداری بودند، همکاران همراه یا دوستان همدلی بودند. لازم است از خیلی‌ها تشکر کنیم، و نباید در مقابل انتظاری داشته باشیم. تشکر کردن یک کار ساده و بی‌هزینه است، اما باعث می‌شود ما جایگاه بسیار محبوب‌تری پیدا کنیم، و در عین حال اطرافیانمان را بیشتر دوست داشته باشیم. تشکر کردن، به خصوص اگر بی‌مقدمه باشد و طرف مقابل انتظار آن را نداشته باشد، شوکه کننده است! تمام آدم‌ها دوست دارند مورد توجه قرار بگیرند و از آنها تشکر شود، این یک واقعت است


رفتار حرفه‌ای، از ما انسان بهتری می‌سازد. ما را در محیط کار موفق می‌کند و باعث محبوبیت ما در جمع خانواده و دوستان می‌شود. در نتیجه ما احساس خوشبختی می‌کنیم! به نظر من روابط انسانی که با دیگران می‌سازیم، بعد از زمان، مهم‌ترین سرمایه‌ی هر کدام از ماست. از دست دادن هر رابطه‌ی خوب با انسان‌ها، یک ضرر بزرگ است


 


این مطلب اقتباس و ترجمه‌ی آزادی بود از مقاله جف هیدن در لینکدین، با عنوان پنج چیز که هیچ وقت از گفتن آن به همکارانتان پشیمان نمی‌شوید


https://www.linkedin.com/pulse/5-things-you-never-regret-telling-coworkers-today-jeff-haden


 

۰۸ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

دیجیتال مارکتینگ در کسب و کار الکترونیک چیست؟

دیجیتال مارکتینگ چیست؟

اگر می‌خواهید ارتباط موثرتری با مخاطبین‌تان داشته باشید حضور قوی شما در دنیای دیجیتال ضروری است. واقعیت این است که مردم بیشتر نظر کسی را می‌پذیرند که خودش پیش از آن‌ها مشتری شما بوده، نه تعریف و تمجیدهای یک کمپانی را از کالای خودش؛ پس باید این تجربه را برای ایشان یادآوری کنید.

در دنیای امروز دیگر مردم وقت‌شان را کمتر با خواندن روزنامه و دیدن تبلیغات تلویزیون سپری می‌کنند . بخش زیادی از زمان مشتریان شما پای کامپیوتر یا موبایل می‌گذرد، که به آن‌ها رسانه‌های دیجیتال می گوییم. مردم بیش از آن که در دنیای پر از تبلیغات امروز به تعریف و تمجیدهای کمپانی‌های از خودشان توجهی نشان دهند به تجربه مشتریان قبلی آنها اهمیت می‌دهند.

سه چالش بزرگ در این ‌بین وجود دارد، اول این‌که تنوع رسانه‌های آنلاین باعث می‌شود تا صاحبان برند برای برنامه‌ریزی و فعالیت در هر رسانه با مشکل روبرو شوند؛ ده‌ها شبکه اجتماعی ، سرویس‌های ایمیل مارکتینگ و وب‌سایت‌های پربازدید تنها بخشی از رسانه‌های آنلاین هستند .

دوم هزینه پایین و باور اشتباه به عدم نیاز به تخصص در رسانه‌های آنلاین، در مقایسه با سایر رسانه‌ها است که باعث می‌شود تعداد زیادی از برندها با رویکردهای حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای برای تبلیغ به این فضا هجوم بیاورند و این خودش سبب تشدید رقابت می‌شوند .

سوم اینکه انفجار این‌ همه اطلاعات در رسانه‌های آنلاین باعث می‌شود مخاطب شما با حجم زیادی از تبلیغات روبرو شوند. بسیاری از این افراد با واقعیت آن کالا یا خدمات آنها آشنایی نداشته و سبب کم شدن اعتماد مصرف‌کننده نسبت به همه تبلیغات در فضای مجازی می‌شوند.

برای عبور از سطح این چالش‌ها چه باید کرد؟

خوبی دیجیتال مارکتینگ این است که یک بستر دوجانبه برای شما مهیا می‌کند و می‌توانید از نظرات مشتریان نیز مطلع شده و با اعداد دقیق بدانید چه مطالبی برای مخاطب شما جذاب‌تر است .

اما این موضوع به‌تنهایی کافی نیست، شما باید بتوانید رابطه خوبی با مشتریانتان داشته باشید، تا هم از نظر آن‌ها آگاه شوید و هم بتوانید انتظارات مشتریان را برطرف کنید .

ایجاد رابطه و تعامل با مشتریان، یکی از برتری‌های محسوس، رسانه‌های آنلاین نسبت به سایر رسانه‌ها است. حالا شما با این داشته‌ها می‌توانید استراتژی بازاریابی و فروش کالا یا خدمات خود را تحلیل کنید و ببینید چه‌کارهایی جواب مناسب می‌دهد.

شما باید با تولید محتوای جذاب به مشتریان خود این حس را منتقل کنید که برای شما فروش تنها دغدغه نیست بلکه در تلاش برای بالاتر بردن سطح زندگی آن‌ها هستید .

تمام نظرات مشتری‌ها را به‌دقت رصد کرده و تشویق‌شان کنید داستان‌های خودشان را با دیگران به اشتراک بگذارند، این کلید موفقیت شما در دنیای امروز است.
۰۷ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۲۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

برندسازی با استفاده از تولید محتوا

برندسازی با استفاده از تولید محتوا

94/03/18
۰۷ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی