وبلاگ آموزش کسب و کار الکترونیکی

کسب و کار الکترونیک؛ E-Business؛ آموزش کسب و کار اینترنتی؛ آموزش کسب و کار الکترونیکی؛‌ آموزش کسب و کار الکترونیک

۵۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کسب و کار» ثبت شده است

شباهت انتخاب کالا یا محصول با ازدواج

شباهت انتخاب کالا یا محصول با ازدواج

انتخاب کالا یا محصول برای فروش شباهت زیادی به ازدواج کردن دارد.


باید ترکیب مناسبی وجود داشته باشد در غیر اینصورت موثر واقع نمی شود.


کالایا خدمت مورد نظر باید به گونه ای باشد که آن را دوست بدارید وفکر کنید که برای دیگران هم مفید است.

باید با شخصیت شما همخوان وسازگار باشد.

مسیر کمال

www.masirekamal.com

۲۴ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۵۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

استراتژی ماهی بزرگ ،تنگ کوچک

استراتژی ماهی بزرگ ،تنگ کوچک

جدیدترین شیوه موفقیت در هر رقابتی

(گلدوِل)

:


تحصیل در بهترین دانشگاه ها، کار کردن در شرکت ها بزرگی با نام و نشان مطرح؛ خیلی ساده میتواند رویاهای شما را نابود کند… شاید کمی باورنکردنی و ناجوانمردانه به نظر برسد اما واقعا اینچنین است.

اگر تا به امروز تصور شما این بود که برای موفقیت باید در بهترین دانشگاه درس خواند یا اگر میخواهید به یک جای خوبی در زندگی برسید باید در یک شرکت مشهور و بزرگ کار کنید، متاسفانه نه تنها این باور اشتباه است، بلکه خطر به قتل رساندن رویاهایتان را نیز دارد…

اخیرا Malcolm Gladwell نویسنده مشهور کتاب 1000 ساعت (شما برای اینکه در هر مهارتی متخصص واقعی باشید باید 1000 ساعت سعی و کوشش و تمرین کنید…) کتابی فوق العاده جنجالی دیگر با نام “داوود و گولیات” منتشر کرده و در آن به موفق ترین استراتژی برای موفقیت در هر رقابتی اشاره میکند که مزیت های رقابتی و معایت آنرا در هر رقابتی با توجه به محیط رقابت مشخص میکند.

گلدوِل از ابتدای کتاب مخالفتش را نسبت به عادات عام مردم اعلام میکند، برای مثال تحصیل در برترین دانشگاه کشورتان و یا انجام کارهای فقط به منظور به اصطلاح کلاس داشتن یا پرستیژ. مردم امروزه خیلی سخت میتوانند از فکر بهترین ها بیرون بیایند و چیزها ساده تری را انتخاب کنند، حتی اگر بدانند که به نفع آنهاست… حتی اگر بدانند تحصیل در دانشگاه های ضعیف تر موفقیت بیشتری برایشان به ارمغان می آورد، حتی اگر بدانند کار در شرکت های نوپا با بدون نام و نشان خاصی میتواند سریع تر آنها را به اهدافشان برساند و در کل ماهی بزرگ در تنگ کوچک بودن به نفع آنهاست.

موضوعی که در این کتاب گلدوِل به آن می پردازد در روانشناسی و جامعه شناسی “محرومیت نسبتی” نام دارد و توسط جامعه شناسی به نام Samuel Stouffer در طول دوران جنگ جهانی دوم کشف شد.

محرومیت نسبتی به ما توضیح میدهد که چطور ما خودمان را نسبت به افراد اطرافمان می سنجیم… موفقیت های ما همیشه مقایسه ای از موفقیت های آنهاست، شکست های ما نیز نتیجه مقایسه با شکست های آنهاست.

محرومیت نسبی، دلیل اصلی مخالف شدید گلدوِل به باور رایج تحصیل در بهترین دانشگاه برای موفقیتاست.

برای مثال، دانش آموزش را فرض کنید که به علت نمرات ضعیف او، والدینش او را در مدرسه ای ممتاز و غیر انتفاعی با رقابت بالا ثبت نام میکنند تا در یک جو پر رقابت قرار بگیرد و درس بخواند… اما بر خلاف باور والدینش، او نه تنها موفق نمی شود، بلکه ناامید تر و نمرات ضعیف ترین نسبت به قبل میگیرد ! دلیل آن محرومیت نسبی یا مقایسه خودش با بهترین دانش آموزان کلاسش است.

همین روند، برای کار در شرکت های برتر نیز رواج دارد.

فروشنده ای که برای کار کردن وارد بهترین شرکت برای فروش می شود، به علت نظم بالا و رویدادهای از پیش مشخص شده، فروشنده آزادی عمل کمتر و رقیبان درونی (فروشندگان دیگر) قدرتمندی دارد. بعد از یک مدت محرومیت نسبی کار خودش را میکند و این فروشنده تازه نفس و نوپا را ناامید و سرخورده میکند و یکبار برای همیشه او را از شغل فروش منصرف میکند.

اما چاره چیست؟ با توجه به دنیای پر رقابت امروز، بهترین استراتژی برای موفقیت کدام است؟ مالکوم گلدوِل، در کتابش به یک راه حل فوق خلاقانه اشاره میکند، که در این مقاله میخوانید…

شما برای موفقیت، طبق باور عمومی، وارد محیطی با رقابت و تخصص بالاتر شوید ! تنها کاری که برای موفقیت در زندگی و هر رقابتی باید انجام دهید، پیگیری روندی است که مالکوم گلدول پیشنهاد میکند یعنی :

برای موفقیت در هر رقابتی و رسیدن به اهدافی که خودتان برای خودتان تعیین کردید، فقط یک استراتژی جوابگوی نیاز شماست و آن هم : استراتژی ماهی بزرگ، تنگ کوچک است.

گلدوِل چنین تفسیر میکند :

بدترین دانشجوی دانشگاه هاروارد، شاید به اندازه ممتازترین دانشجوی یک دانشگاه ضعیف تر رده سوم باهوش باشد. اما، متاسفانه این دانشجوی هاروارد خودش را با هم دانشگاهی های دیگرش می سنجد و همین باعث می شود خودش و دانشجویان دانشگاه های دیگر را خنگ تصور کند.

به عقیده مالکوم گلدوِل، به مراتب بهتر است به دانشگاهی رده سوم بروید و دانشجویی ممتاز باشید، تا به دانشگاهی ممتاز بروید و دانشجویی ضعیف، یعنی یک ماهی بزرگ، در تنگ کوچک بودن به مراتب مفید تر است از اینکه یک ماهی کوچک بودن در تنگ بزرگ است.

برای مثال،

اگر شما برنامه نویس هستید، به مراتب بهتر است تا ابتدا از کسب و کارهای کوچک شروع کنید، سپس وارد شرکت ها نوپا شوید و کم کم پیشرفت کنید و تکمیل تر شوید، تا اینکه از ابتدا وارد شرکت گوگل شوید و بخواهید به کمک محیطی که درآن قرار دارید پیشرفت کنید.

۲۴ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

روش برخورد با مشتریان

روش برخورد با مشتریان

هرگز فراموش نکنیدکه در نظر مشتری،حرف فروشندگان لزوما مطلبی را اثبات نمی کند.به صرف اینکه بگویید مطلبی حقیقت دارد،بدین معنا نیست که خریدار حرف شما رابپذیرد.


شما میدانید که هرگز دروغ نمی گویید.اما کسی دیگر این را نمی داند.مشتریان از روی عادت معتقدند که شما محصول خود را تبلیغ می کنید وحتی درباره فواید آن اغراق می کنید تا آن را به فروش برسانید.

وقتی به مشترییان می گویید:


"در شرایط رقابت قیمت گذاری شده است."

این چیزی را ثابت نمیکند.

،اما اگر با توجه به قیمت های مندرج در روزنامه ها ونشریات تجاری از ارقامی استفاده می کنید،این حرف را مشتریان می پذیرند.


وقتی می گویید:"ازاین کالا خوشنود می شوید."مشتری ممکن است بگوید"بله،مطمءنم که خوشحال می شوم"


با این حال با احتمال زیاد به گفته شما تردید می کند.اما اگر بتوانید پس ازحرفتان رضایت نامه یکی از مشتریان را اراءه دهید،بیشتر حرف شمارا می پذیرد.

۲۴ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

روش برخورد با خبر بد در کسب و کار الکترونیکی

روش برخورد با خبر بد در کسب و کار الکترونیکی

هرگاه خبرهای بد را به عنوان یک نیاز به تغییر و نه یک خبر منفی پذیرفتید، 
شما از آن شکست نخورده اید، 
بلکه از آن چیزهای تازه ای آموخته اید
۲۴ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

راهنمای خوب سخن گفتن


:orange_book::blue_book::green_book:راهنمای خوب سخن گفتن


:orange_book: توانایی سخن گفتن با مخاطب عامل مهمی در موفقیت شما محسوب می‌شود.

خوب سخن گفتن می‌تواند احترام دیگران را به همراه داشته باشد، ارزش و اعتبار شما را در محلی که حضور دارید، افزایش دهد و توجه افرادی را که می‌توانند شما را یاری رسانده و درها را به رویتان بگشایند، جلب نماید.

همچنین توانایی خوب سخن گفتن، مردم را متقاعد می‌سازد که شما روی‌ هم‌ رفته از سایر افرادی که قادر نیستند به اندازه شما خوب سخن بگویند، با استعدادتر و باهوش‌تر هستید.

:orange_book::innocent:خوب سخن گفتن آموختنی است

در مورد سخنرانی در حضور جمع می‌توان گفت که این مهارت آموختنی است. بیشتر افرادی که امروز سخنرانان قابلی هستند، در گذشته حتی قادر نبودند در خلوت خود دعا کنند.

بسیاری از افرادی که در جمع مخاطبان با اطمینان و آرامش‌خاطر حاضر می‌شوند و با سخنان دلنشین خود توجه همه را به خود جلب می‌کنند، روزی حتی از فکر اینکه در حضور جمع بایستاند و سخنرانی کنند نیز، وحشت داشتند!

:orange_book::innocent:سه عنصر سازنده پیام

آلبرت محرابیان استاد دانشگاه UCLA در آمریکا یک سری مطالعات در زمینه ارتباط موثر انجام داد. وی به این نتیجه رسید که هر پیامی که منتقل می‌شود متشکل از سه بخش است:

1- کلمات:

طبق اظهارات محرابیان، شگفت‌انگیز است اگر بدانید کلمات تنها 7‌درصد پیامی را که منتقل می‌شود، را تشکیل می‌دهند. البته، کلماتی که انتخاب می‌کنید از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند و باید آن‌ها را با دقت برگزینید. کلمات باید به ترتیبی مناسب کنار هم چیده شوند و از نظر ساختار دستور صحیح باشند.

2-آهنگ صدا: 

طبق محاسبه‌ محرابیان، 38‌درصد پیام در نواخت و تاکیدی نهفته است که بر روی کلمات مختلف می‌شود. با ایجاد تغییر در تن‌صدا بصورت عمدی و آگاهانه و با آگاهی از اهمیت این موضوع، می‌توانید کل پیام و در نتیجه تاثیری را که آن پیام بر مخاطبان می‌گذارد، تغییر دهید.

3- زبان بدن: 

محرابیان همچنین پی برد که در ارتباط غیر کلامی، 55‌درصد پیام در استفاده سخنران از حرکات بدن خود نهفته است. به این دلیل که تعداد عصب‌هایی که از چشم انسان به مغز می‌روند. به همین دلیل است که تاثیرات بصری بسیار قدرتمند هستند.

:orange_book::microphone::orange_book:ساختار پیچیده در سخنرانی‌های طولانی
این ساختار شامل هشت بخش است:

1-سرآغاز:

هدف از آغاز، سرآغاز سخن جلب توجه مخاطبان، شکل‌دهی به توقعات آن‌ها و تمرکز مخاطبان بر سخنرانی است. اگر هیچ‌کس به سخنرانی گوش نسپرد و توجهی نکند، هیچ نکته‌ای برای گفتن وجود نخواهد داشت.

2-مقدمه:

در این بخش به مخاطب خواهید گفت که قصد دارید به چه موضوعی بپردازید و چرا این موضوع حائز اهمیت است.

3-نکته اول: 

در این بخش به اصل سخنرانی بپردازید. بیان نکته اول آغاز این مرحله است و شروعی است برای بیان آنچه در ابتدا وعده داده بودید.

4-پرداختن به نکته بعد: 

در این بخش شما باید مشخص کنید که نکته اول را به پایان رسانیده‌اید و اکنون قصد دارید به نکته بعد بپردازید. این به خودی خود یک هنر است.

5-دومین نکته مهم:

این بخش باید به‌طور منطقی ادامه مطلب نخست باشد.

6-مجدداً پرداختن به نکته بعد:

در این بخش شما مشخص می‌کنید که قصد دارید به موضوع بعدی بپردازید.

7-سومین نکته مهم: 

طبعا این بخش نیز ادامه دو نکته نخست خواهد بود و آغازی است برای پرداختن به پایان سخن.

8-مخلص کلام: 

این بخش نتیجه‌گیری از سخنان و فراخوانی جهت عمل به گفته‌ها است.
در آموختن نحوه سخنرانی موثر، هیچ جایگزینی برای تمرین وجود ندارد، بویژه تمرین با صدای بلند.
:blue_book::innocent:از شیوه‌ی برقراری ارتباط آگاه باشید

افرادی که در ارتباطات خود با دیگران بسیار خوب عمل می‌کنند، همواره به تاثیر زبان بدن خود بر میزان پذیرش پیامی که تلاش می‌کنند القا کنند، توجه دارند. 

هنگامی که بازوانتان در طرفین بدن آویزان بوده و کف دستانتان به سمت بیرون و حالت باز قرار داشته باشد، درحالی‌که مستقیما به مخاطبان می‌نگرید و درحین صحبت کردن لبخند می‌زنید، مخاطبان آرامش، پیام‌تان را جذب می‌کنند، مانند اسفنجی که آب را به خود جذب می‌کند. اما اگر چهره شما جدی بوده و لبخندی بر‌لب نداشته باشید، مخاطبان حالت دفاعی به خود می‌گیرند و در مقابل پیام و تلاش شما جهت متقاعد کردنشان به تفکر یا انجام عمل، آن‌ها نیز به روشی خاص مقاومت می‌کنند. ارتباط غیر کلامی بسیار حائز‌اهمیت است!

تاکنون چندین‌بار به سخنرانان تاکید کرده‌ام که:
«مابین نکات و جملاتی که بیان می‌کنید آهسته‌تر صحبت کنید، مکث کنید و لبخند بزنید.»

هنگامی که آرام‌تر سخن می‌گویید، کلامتان واضح‌تر و شیواتر به گوش می‌رسد. تن صدایتان دلپذیر و لذت‌بخش‌تر می‌شود. و هنگامی که لبخند می‌زنید، اشعه‌های محبت و تصدیق از خود ساطع می‌کنید. مردم آنچه را که گفته‌اید، فراموش می‌کنند؛ اما به یاد می‌آورند که چگونه آن‌ها را بیان کرده‌اید. 
هنگامی‌ که تن صدایتان را از کلمه‌ای به کلمه دیگر و از جمله‌ای به جمله دیگر تغییر می‌دهید، نوعی توانایی موسیقیایی در کلامتان ایجاد می‌کنید، به نحوی که مخاطبان پیام شما را به سهولت دریافت می‌کنند.

:green_book::innocent:وظیفه‌ای بر عهده شماست

پگی‌نونان می‌گوید: «هر نطقی که ایراد می‌شود، وظیفه‌ای برعهده دارد.»یکی از مهمترین کارهایی که قبل از سخنرانی باید انجام دهید این‌است که در ذهنتان پایان‌کار را مجسم کنید. مشخص کنید با این سخنرانی به چه نتیجه‌ای می‌خواهید برسید. از خود بپرسید: « چه سوال واقع‌بینانه‌ای را در نظر بگیرم؟» اگر پس از سخنرانی من، با مخاطبان مصاحبه کنند و از آن‌ها بپرسند: « از این سخنرانی چه چیزی نصیب شما شده و در پایان چه کار متفاوتی قرار است انجام دهید؟» انتظار دارم آن‌ها چه جوابی بدهند؟ تمام مطالبی که قصد دارید در سخنرانی بیان کنید، از مقدمه گرفته تا متن اصلی سخنرانی و کلام آخر، باید در راستای دستیابی به این هدف باشد.

:blue_book::innocent:آموختن از دیگران

یکی از بهترین راه‌های تبدیل به سخنران خوب شدن این است که تا آنجا که مکن است به سخنرانی افراد بیشتری گوش فرا دهید. نکته برداری کنید. به نحوه راه رفتن، صحبت کردن حرکات و ایما و اشاره‌هایشان با دقت بنگرید. ببینید سخنران با تجربه چگونه سخن خود را آغاز می‌کند؛ با چه شیوه‌ای به اصل مطلب می‌پردازد از مثال‌ها، نمونه‌ها و داستان‌های طنزآمیز استفاده می‌کند؛ چطور به سخن خود خاتمه می‌دهد؛ و به زمان حضور در کنار مخاطبان پایان می‌بخشد.

:orange_book::innocent:استفاده از برنامه پاور پوینت در سخنرانی

استفاده از پاورپوینت به عوامل متعددی بستگی دارد. درمیان سخنرانان حرفه‌ای «مرگ با پاورپوینت» اصطلاح رایجی است؛ بسیاری از سخنرانان از ابتدا آن‌چنان به ارائه مطالب با استفاده از پاورپوینت تکیه می‌کنند که شخصیت و جوهر کلامشان لا‌به‌لای نکاتی که بر روی صفحه نمایش بیان می‌کنند گم می‌شود.

:orange_book::innocent:قانون 5×5

ابتدا و از همه مهمتر، نباید برای هر اسلاید بیش‌از پنج‌خط جمله بنویسید و هر خط نیز نباید بیش‌از پنج کلمه باشد. استفاده بیش‌از این مقدار باعث حواس‌پرتی و حتی سردرگمی مخاطبان می‌شود. هنگام سخنرانی در یک محیط کوچکتر و یا در حضور تعداد کمتری از افراد می‌توانید از خطوط یا کلمات بیشتر از مقداری که این قانون اجازه می‌دهد، استفاده کنید.

بدون توجه به این مطلب که از چه تعداد نکته استفاده می‌کنید هنگام توضیح دادن آن‌ها، نکات را یک به یک عنوان کنید. این اشتباه را مرتکب نشوید و تمام اسلاید‌ی را که مملو از اطلاعات است یک جا ارائه ندهید؛ زیرا شنونده سرگرم خواندن مطالب می‌شود و به سخنان شما هیچ توجهی نمی‌کند.

:orange_book::innocent:رو به مخاطبان داشته باشید

نکته بعدی این‌که هنگامی که از پاور پوینت استفاده می‌کنید، بهتر است روی شما به سمت مخاطبان باشد. باید لپ‌تاپ را جلوی‌تان بگذارید و آنچه را که بر روی صفحه نمایش پشت سرتان رخ می‌دهد، توضیح دهید. هنگامی که بر روی اسلایدهای پاورپوینت کلیک می‌کنید، چشمانتان را بر روی افراد حاضر در جلسه بیفکند و تمام مدت با آن‌ها صحبت کنید.

:orange_book::innocent:خلاصه

مردم اغلب از من می‌پرسند: رمز سخنرانی مؤثر در حضور جمع چیست؟ من همواره به آن‌ها می‌گویم: رمز آن، آمادگی است.

90درصد موفقیت شما به عنوان سخنران به این بستگی دارد که تا چه اندازه از آمادگی برخوردار هستید. درظرف چند دقیقه‌ای که لب به سخن می‌گشایید، شنونده متوجه خواهد شد تا چه اندازه آمادگی دارید و با توجه به آن آمادگی، به شما نمره بالا یا پایین می‌دهد. وظیفه شما این است که کاملاً آماده باشید، آنچنان که از همان لحظه نخست که شروع به صحبت می‌کنید همانند فردی با تجربه و ماهر جلوه کنید.

بهترین کار این‌است که هرچه بیشتر برنامه‌ریزی داشته باشید و مهیا شوید، وقتی سرانجام برای ایراد سخنرانی در حضور جمع می‌ایستید، مطمئن‌تر خواهید بود. زمانی‌که سخنان‌تان را بارها و بارها تمرین کرده باشید، در حضور مخاطبان، احساس قدرت درونی و آرامش بسیار زیادی به شما دست خواهد‌داد.

منبع: masoomian.ir
۲۴ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

فراهم کردن فرایند خرید آسان برای مشتری‌ها

 فراهم کردن فرایند خرید آسان برای مشتری‌ها

یکی از فاکتور های مهم کسب کاراینترنتی فراهم کردن فرایند خرید آسان برای مشتری هاست 

نرخ رها کردن سبد خرید یکی از دلایل عمده آن پیدا نکردن محل پرداخت انلاین است 

خیلی جالبه با همین کار ساده میشه فروش خوبی رو پیش بینی کرد

۲۴ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

نمونه‌ای از کسب و کار الکترونیک موفق: داستان دیجی‌کالا به نقل از Forbes

نمونه‌ای از کسب و کار الکترونیک موفق: داستان دیجی‌کالا به نقل از Forbes


دیجی کالا به عنوان بزرگترین فروشگاه اینترنتی ایران، این روزها شهرتی جهانی یافته است. حجم بالای تراکنش مالی این شرکت و محبوبیت بالای آن در میان کاربران، توجه نشریات خارجی را به این مجموعه جلب کرده است.


چندی پیش مجله Economist طی مطلبی ارزش دیجی کالا را به عنوان یک استارتاپ ایرانی، نزدیک به ۱۵۰ میلیون دلار اعلام کرد. پس از آن نوبت واشنگتن پست بود که از موفقیت های دیجی کالا در زمینه کارآفرینی بنویسد. و اکنون نشریه معتبر Forbes این شرکت را برای گزارش خود انتخاب کرده است.


در ادامه مطلب می توانید گزارش Forbes از این فروشگاه آنلاین ایرانی را مطالعه نمایید.


خرید لباس و لوازم آشپزخانه از بازارهای داخل ایران امری مرسوم است که معمولا بر حسب تجربه انجام می شود اما در مورد اجناس دیگری چون دوربین اوضاع کمی متفاوت خواهد بود.


به همین دلیل دو برادر دو قلو به نام های حمید و سعید محمدی تصمیم گرفتند که نحوه خرید لوازم الکترونیک مصرفی و کالاهای دیگر را در کشور را متحول نمایند.


حدودا ۸ سال پیش این دو برادر ۳۵ ساله، پیشرو ترین استارتاپ ایرانی به نام دیجی کالا را راه اندازی کردند که در زبان فارسی به معنای کالاهای دیجیتال است.


شفافیت در معاملات، پس گرفتن کالاها و نقدهایی که در مورد محصولات عرضه شده در این وبسایت منتشر می شد برای اغلب خریداران ایرانی بیگانه بود و همین عوامل برادران محمدی را بر آن داشت تا این کسب و کار جدیدی را که حالا ارزشی برابر با ۱۵۰ میلیون دلار دارد، راه اندازی نمایند.


داستان از اینجا شروع می شود که این دو برادر شیفته عکاسی بودند و توانستند با همراهی هم حدودا ۱۰۰۰ دلار را پس انداز نمایند و با آن یک دوربین SLR دیجیتالی بخرند.


پس از آنکه پول لازم برای خرید دوربین یاد شده جمع شد، آنها فضای مجازی را برای یافتن نقدهای حرفه ای و حتی آماتور در مورد دوربین ها زیر و رو کردند اما هر چه بیشتر جستجو می کردند کمتر به نتیجه ای می رسیدند و عاقبت تصمیم گرفتند که یک دوربین Nikon D70 را خریداری نمایند.


حمید می گوید: عاقبت آنچه را که می خواستیم پیدا کردیم اما مشکل آنجا بود که آن دوربین تنها در یک فروشگاه موجود بود.


چند ماهی از خریدمان نگذشته بود که لنز دوربین دچار مشکل شد. متأسفانه فروشگاهی که از آن خرید کرده بودند در تهران معروف بود و فروشنده، لنز اورجینال را با یک نمونه ارزان تر آنالوگ عوض کرده بود و در واقع سر آنها را کلاه گذاشته بود.


تجربه بسیار بدی بود اما آنطور که حمید می گوید الهام بخش آنها شد تا دیجی کالا را راه اندازی نمایند. او در ادامه می گوید: ما تمام پول خود را صرف خرید آن دوربین کردیم و به همین دلیل ایده راه اندازی دیجی کالا به ذهنمان خطور کرد.


او ادامه می دهد ما می خواستیم وبسایتی را ایجاد کنیم که مملو از اطلاعات و نقدهای مفید برای کالاهای الکترونیکی مصرفی باشد و علاوه بر این موضوع، تجربه بسیار خوبی از خرید را برای کاربران بسازیم.


ایده ساخت این تارنما در واقع از Cnet و آمازون گرفته شده بود. ما معتقد بودیم که باید از هر دو الگوی تجاری یاد شده در دیجی کالا استفاده نماییم چراکه دسترسی به نقد محصولات و یک تجربه خرید خوب موضوعاتی هستند که ایرانی های واقعا با آنها مشکل داشتند.


در آن زمان، مکانی برای دریافت مشاوره، اطلاعات و نقدهای بی طرف در مورد محصولات مصرفی پیشرفته وجود نداشت و علاوه بر این یافتن جای قابل اعتمادی که بتوان از آن خرید کرد هم بسیار دشوار بود.


کالاهایی نظیر تلفن های موبایل، از فروشندگانی در بازار خریداری می شدند که صرفا یک پرچسب غیر رسمی از فروشنده را همراه داشتند و خبری از خدمات مشتری و یا امکان مرجوع کردن کالاها نبود.


حرفه ای ها و آماتورها همگی اتفاق نظر داشتند که نیاز به یک وبسایت معتبر برای مقایسه محصولات، تصاویر، کیفیت کالاها، خصوصیات شان و البته با امکان خرید به شدت احساس می شد.


هر دو برادر دارای مدرک MBA هستند و تا آن زمان هیچگاه به خارج از ایران سفر نکرده بودند. بنابراین الگوی کسب و کار دیجی کالا کاملا بر پایه طرحی شکل گرفته بود که آنها در فضای وب مشاهده کرده بودند و اطلاعی از نحوه تجارت واقعی در جوامع دیگر نداشتند.


در ابتدا تمرکز برادران محمدی روی لوازم الکترونیکی بود اما هم اکنون این دو مدیر موفق در حال توسعه کسب و کار خود و بسط آن به دیگر کالاهای مورد استفاده نظیر لوازم خانگی، کتاب، رسانه، وسایل بهداشتی شخصی، اسباب بازی، انواع گجت، عطر و حتی ابزارآلات هستند که به صورت روزانه در زندگی مورد استفاده قرار می گیرند.


حمید در این رابطه توضیح می دهد: «ما مفهوم دیجی‌کالا را تغییر دادیم. تا پیش از این نام شرکت ما معادل کالاهای دیجیتالی بود، اما اکنون دیجی‌کالا به معنی انتخاب محصولات متفاوت و خرید آن ها به صورت دیجیتالی است.»

۱۴ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

اولین راز بازاریابی محتوایی

 اولین راز بازاریابی محتوایی


هجوم سیل آسای آگهی های تبلیغاتی که از صبح زود با اس ام اس های تبلیغاتی آغاز می شود، فشار دادن کلید رادیو، بیلبورد های تبلیغاتی کنارخیابان و بزرگراه ها ، تبلیغات کلیکی ناخواسته اینترنت، تبلیغات تلویزیونی و... ادامه می یابد و حتی گاهی موقع خواب هم دست از سرما برنمی دارد شاید نیمه شب یک پیامک تبلیغاتی دریافت کردید!!!


مردم از سونامی تبلیغات خسته و دلزده شده اند دیگر کمتر کسی به آگهی های تبلیغاتی اعتماد می کند و برای انتخاب محصولات و خدمات مورد نیازش به آنها مراجعه می کند. مردم به خوبی می دانند یکی ازعناصر فعال تبلیغات اغراق و بزرگنمایی است و شاید بسیاری از ادعاهایی که در تبلیغات مطرح می شود حقیقت نداشته و یا غلو شده باشند. اما نمی توان بازاریابی را تعطیل کرد برای افزایش فروش می بایست با مشتریان بلقوه تماس گرفت و ایشان را با خدمات خود آشنا کنیم وبه استفاده از کالا و خدمات خودمان تشویق کنیم.



دردنیای بازاریابی زمان بازاریابی محتوا فرا رسیده است. بازاریابی محتوایی همان هنر فروش محصولات به شیوه‌ای است که هدفتان از انجام این کار، فروش به نظر نرسد. به این مفهوم که بازاریاب حرفه ای می کوشد با تولید محتوای ارزشمند و جذاب به مشتریان کمک ‌کند تا حس کنترل شدن توسط دیگران را از دست بدهند. به این ترتیب آنها واقعا تشویق به جذب و تعامل با یک برند خواهند شد.


اولین راز بازاریابی محتوایی



اصل اساسی و راز نخست در بازاریابی محتوا ایجاد حس آزادی و عدم کنترل مشتری است که با ابزار تولید محتوای ارزشمند و جذاب محقق می شود.



برای تولید محتوایی با مشخصات بالا می بایست مخاطب سنجی دقیقی صورت بگیرد و مشخص شود سوالات اساسی مخاطب در چه خصوصی است و علاقمند است که کسب اطلاع در چه حوزه ای می باشد سپس بهترین ابزاراطلاع رسانی به این واسطه را مشخص کرد .



برخی پیام ها از طریق عکس و فیلم بهتر منتقل می شود و برای برخی اهداف استفاده از متن مکتوب مناسب تر است. هر یک از این انتخابات نیاز به علم و تخصص خاص در خصوص مخاطب سنجی و آشنایی با قابلیت ها و امکانات رسانه ها دارد.



قبل از آنکه امکان به اشتراک ‌گذاری محتوا با مصرف ‌کنندگان را بیابید، شما باید ابتدا و قبل از هر چیز یک استراتژی داشته باشید. محتوای شما دیجیتال (اینفوگرافیک) است یا فیزیکی؟ بازاریابی محتوایی چه هزینه ‌ای برای شما در پی داشته و بودجه مناسب چقدر است؟



هدف ‌گذاری و برنامه ‌ریزی قبلی به شما کمک خواهد کرد تا با استفاده از استراتژی خود در زمینه بازاریابی محتوایی به موفقیت بیشتری فراتر از اتخاذ یک رویکرد «بنشین و ببین» دست یابید. استراتژی‌های خود را روی کاغذ بنویسید، به این ترتیب احتمالا امید بیشتری برای کسب نتایج موفقیت‌ آمیز در دل شما جوانه می‌زند و بهتر از اعلام شفاهی اهدافتان خواهد بود .



اگر محصول شما ویژه یکسری مخاطب خاص است، به این معنی است که نباید رویکردی کلی‌تر را اتخاذ کنید. اگرمشتری شما عامل است سیاست تولید محتوا و شیوه های خاص خودش را می طلبد.



اگر همچنان می‌خواهید کانون توجه مخاطبان منتخب خود باشید، به بازاریابی محتوایی به‌عنوان یک استراتژی ‌کسب ‌و‌کار دائمی نگاه کنید. تاکید روی معرفی مستمر ایده‌های جدید، سطح محتوایتان را ارتقا می‌دهد.



بازخورد گیری از اقداماتی که تاکنون انجام داده اید هم اهمیت ویژه ای دارد به این ترتیب می توانید بررسی کنید و برای اقدامات آتی خود تصمیمات بهتر و تاثیر گذارتری بگیرید.



۰۹ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

تعداد صفحات سایت در افزایش بازدید - آموزش کسب و کار الکترونیکی

تعداد صفحات سایت در افزایش بازدید - آموزش کسب و کار الکترونیکی

وب‌سایت شرکت‌هایی که بیشتر از ۳۰ صفحه هستند، هفت برابر بازدید بیشتری نسبت به سایت‌هایی که ۱۰ صفحه هستند، دارند.


۰۹ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

پنج رفتار کلیدی برای داشتن اخلاق حرفه‌ای در کسب و کار الکترونیکی

پنج رفتار کلیدی برای داشتن اخلاق حرفه‌ای

در کسب و کار الکترونیکی

یکی از مهم‌ترین رموز موفقیت در کار و زندگی، که موجب احساس خوشبختی نیز می‌شود، رفتار درست و حرفه‌ای با افراد دیگر است. واقعیت این است که انسان‌های اطراف ما، جزء مهمی از شرایط پیشرفت ما هستند. آنچه انسان‌های موفق را از دیگران جدا می‌کند،‌ و باعث می‌شود به آنها غبطه بخوریم، این است که این افراد به آنچه ما دوست داشته‌ایم دست بیابیم، دست یافته‌اند. اما آنچه باعث می‌شود برخی از این افراد، در عین موفقیت و بزرگی، دوست داشتنی و دست یافتنی باشند، رفتار درست و اخلاق حرفه‌ای آنها در محیط کار و زندگی شخصی است. اخلاق حرفه‌ای شامل تمام جزئیات رفتار درستی است که باید در موقعیت‌های مختلف با افراد داشته باشیم. نکته جالب در این مورد این است که اخلاق درست دیگران، موجب ایجاد احساس خوبی در ما می‌شود، و این احساس چندین برابر برای کسی است که اخلاق خوبی دارد! در یک کلام، افراد موفق و دوست داشتنی، انرژی مثبت زیادی دارند که هم خود احساس خوشبختی می‌کنند، و هم این احساس را به دیگران انتقال می‌دهند.


در این مقاله، پنج مورد از رفتارهای مفید حرفه‌ای در محیط کار و زندگی، که شاید کمتر به انجام آنها عادت داریم بیان شده‌ است. این کارها، ساده هستند، اما موجب می‌شوند ارتباط سالم و پایدارتری با اطرافیانمان داشته باشیم.


معذرت خواهی کنیم

همه‌ی ما اشتباه می‌کنیم. بسیار پیش می‌آید که جملاتی می‌گوییم که دیگران را ناراحت می‌کند. یا کلماتی که نابجا استفاده می‌کنیم و موجب سوء تفاهم می‌شود. خیلی وقت‌ها خودمان زود می‌فهمیم که اشتباه کردیم، گاهی حتی از قصد عصبانیتمان را خالی می‌کنیم. در این مواقع باید معذرت خواهی کرد! این کار ساده نیست، باید غرورمان را بشکنیم، اما ارزشش را دارد. هیچ عذری هم نباید برای کارمان بیاوریم، مثل این که «من آن روز خیلی عصبانی بودم...» یا «البته به خاطر فلان کار تو ناراحت شده بودم...» نه، فقط عذرخواهی کنیم و تمام شرمندگی‌اش را بپذیریم. گاهی وقتی خوب فکر کنیم، می‌بینیم باید معذرت بخواهیم بابت این که پشتیبان خوبی نبودیم، سؤالی را بد جواب دادیم، حرف نابجایی زدیم و همه کارهایی که باعث شد کسی را ناراحت کنیم.



تشویق کنیم

همه‌ی آدم‌ها دوست دارند که از کار آنها تقدیر شود. گاهی پیش می‌آید در یک پروژه یکی از همکاران ما کار بزرگی را در مدت کوتاهی انجام می‌دهد. گاهی مدیر ما در یک موقعیت حساس، بهترین تصمیم را می‌گیرد و همه را از رسوایی یا اشتباه نجات می‌دهد. گاهی یکی از اعضای خانواده ما برای دیگری فداکاری بزرگی می‌کند. باید به آنها بگوییم که چقدر کارشان در نظر ما فوق‌العاده بود! شاید اگر زمان زیادی هم از آن کار گذشته باشد، تأثیر بهتری بگذارد. مثل این که بگوییم «یادم هست چقدر پارسال آن پروژه را خوب تمام کردی» می‌تواند واقعاً احساس خوبی در فرد مقابل ایجاد کند، چون معلوم می‌شود ما هنوز یادمان هست


از دیگران کمک بخواهیم

بعضی مواقع، غرور ما باعث می‌شود از کسی کمک نگیریم. اما واقعیت این است که کمک گرفتن ارزش ما را پایین نمی‌آورد، بلکه باعث می‌شود یک ارتباط خوب بین افراد ایجاد شود. کمک گرفتن، به طور ضمنی اعتراف به مهارت و جایگاه فرد مقابل است. در واقع کمک گرفتن، نوعی تشویق کردن است، انگار که به او بگوییم «تو واقعاً در این کار وارد هستی!». در عین حال، کمک گرفتن به خودمان هم سود می‌رساند، چون کارمان راه می‌افتد


به دیگران پیشنهاد کمک بدهیم

بر همان اساسی که شاید ما گاهی دلمان نخواهد از کسی کمک بگیریم تا ضعف دانش خودمان را نشان ندهیم، ممکن است دیگران هم از کمک خواستن خجالت بکشند. اگر زمان اضافه‌ای داریم و احساس می‌کنیم می‌توانیم کار کسی را راه بیاندازیم و کمکی کنیم، باید صراحتاً پیشنهاد کمک بدهیم. این کار دوستی‌های بیشتر و روابط محکم‌تری ایجاد می‌کند.


تشکر کنیم

خیلی‌ها به ما کمک کردند، مشتریان خوب و وفاداری بودند، همکاران همراه یا دوستان همدلی بودند. لازم است از خیلی‌ها تشکر کنیم، و نباید در مقابل انتظاری داشته باشیم. تشکر کردن یک کار ساده و بی‌هزینه است، اما باعث می‌شود ما جایگاه بسیار محبوب‌تری پیدا کنیم، و در عین حال اطرافیانمان را بیشتر دوست داشته باشیم. تشکر کردن، به خصوص اگر بی‌مقدمه باشد و طرف مقابل انتظار آن را نداشته باشد، شوکه کننده است! تمام آدم‌ها دوست دارند مورد توجه قرار بگیرند و از آنها تشکر شود، این یک واقعت است


رفتار حرفه‌ای، از ما انسان بهتری می‌سازد. ما را در محیط کار موفق می‌کند و باعث محبوبیت ما در جمع خانواده و دوستان می‌شود. در نتیجه ما احساس خوشبختی می‌کنیم! به نظر من روابط انسانی که با دیگران می‌سازیم، بعد از زمان، مهم‌ترین سرمایه‌ی هر کدام از ماست. از دست دادن هر رابطه‌ی خوب با انسان‌ها، یک ضرر بزرگ است


 


این مطلب اقتباس و ترجمه‌ی آزادی بود از مقاله جف هیدن در لینکدین، با عنوان پنج چیز که هیچ وقت از گفتن آن به همکارانتان پشیمان نمی‌شوید


https://www.linkedin.com/pulse/5-things-you-never-regret-telling-coworkers-today-jeff-haden


 

۰۸ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی