وبلاگ آموزش کسب و کار الکترونیکی

کسب و کار الکترونیک؛ E-Business؛ آموزش کسب و کار اینترنتی؛ آموزش کسب و کار الکترونیکی؛‌ آموزش کسب و کار الکترونیک

۴۵ مطلب با موضوع «کسب درآمد از اینترنت» ثبت شده است

شباهت انتخاب کالا یا محصول با ازدواج

شباهت انتخاب کالا یا محصول با ازدواج

انتخاب کالا یا محصول برای فروش شباهت زیادی به ازدواج کردن دارد.


باید ترکیب مناسبی وجود داشته باشد در غیر اینصورت موثر واقع نمی شود.


کالایا خدمت مورد نظر باید به گونه ای باشد که آن را دوست بدارید وفکر کنید که برای دیگران هم مفید است.

باید با شخصیت شما همخوان وسازگار باشد.

مسیر کمال

www.masirekamal.com

۲۴ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۵۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

استراتژی ماهی بزرگ ،تنگ کوچک

استراتژی ماهی بزرگ ،تنگ کوچک

جدیدترین شیوه موفقیت در هر رقابتی

(گلدوِل)

:


تحصیل در بهترین دانشگاه ها، کار کردن در شرکت ها بزرگی با نام و نشان مطرح؛ خیلی ساده میتواند رویاهای شما را نابود کند… شاید کمی باورنکردنی و ناجوانمردانه به نظر برسد اما واقعا اینچنین است.

اگر تا به امروز تصور شما این بود که برای موفقیت باید در بهترین دانشگاه درس خواند یا اگر میخواهید به یک جای خوبی در زندگی برسید باید در یک شرکت مشهور و بزرگ کار کنید، متاسفانه نه تنها این باور اشتباه است، بلکه خطر به قتل رساندن رویاهایتان را نیز دارد…

اخیرا Malcolm Gladwell نویسنده مشهور کتاب 1000 ساعت (شما برای اینکه در هر مهارتی متخصص واقعی باشید باید 1000 ساعت سعی و کوشش و تمرین کنید…) کتابی فوق العاده جنجالی دیگر با نام “داوود و گولیات” منتشر کرده و در آن به موفق ترین استراتژی برای موفقیت در هر رقابتی اشاره میکند که مزیت های رقابتی و معایت آنرا در هر رقابتی با توجه به محیط رقابت مشخص میکند.

گلدوِل از ابتدای کتاب مخالفتش را نسبت به عادات عام مردم اعلام میکند، برای مثال تحصیل در برترین دانشگاه کشورتان و یا انجام کارهای فقط به منظور به اصطلاح کلاس داشتن یا پرستیژ. مردم امروزه خیلی سخت میتوانند از فکر بهترین ها بیرون بیایند و چیزها ساده تری را انتخاب کنند، حتی اگر بدانند که به نفع آنهاست… حتی اگر بدانند تحصیل در دانشگاه های ضعیف تر موفقیت بیشتری برایشان به ارمغان می آورد، حتی اگر بدانند کار در شرکت های نوپا با بدون نام و نشان خاصی میتواند سریع تر آنها را به اهدافشان برساند و در کل ماهی بزرگ در تنگ کوچک بودن به نفع آنهاست.

موضوعی که در این کتاب گلدوِل به آن می پردازد در روانشناسی و جامعه شناسی “محرومیت نسبتی” نام دارد و توسط جامعه شناسی به نام Samuel Stouffer در طول دوران جنگ جهانی دوم کشف شد.

محرومیت نسبتی به ما توضیح میدهد که چطور ما خودمان را نسبت به افراد اطرافمان می سنجیم… موفقیت های ما همیشه مقایسه ای از موفقیت های آنهاست، شکست های ما نیز نتیجه مقایسه با شکست های آنهاست.

محرومیت نسبی، دلیل اصلی مخالف شدید گلدوِل به باور رایج تحصیل در بهترین دانشگاه برای موفقیتاست.

برای مثال، دانش آموزش را فرض کنید که به علت نمرات ضعیف او، والدینش او را در مدرسه ای ممتاز و غیر انتفاعی با رقابت بالا ثبت نام میکنند تا در یک جو پر رقابت قرار بگیرد و درس بخواند… اما بر خلاف باور والدینش، او نه تنها موفق نمی شود، بلکه ناامید تر و نمرات ضعیف ترین نسبت به قبل میگیرد ! دلیل آن محرومیت نسبی یا مقایسه خودش با بهترین دانش آموزان کلاسش است.

همین روند، برای کار در شرکت های برتر نیز رواج دارد.

فروشنده ای که برای کار کردن وارد بهترین شرکت برای فروش می شود، به علت نظم بالا و رویدادهای از پیش مشخص شده، فروشنده آزادی عمل کمتر و رقیبان درونی (فروشندگان دیگر) قدرتمندی دارد. بعد از یک مدت محرومیت نسبی کار خودش را میکند و این فروشنده تازه نفس و نوپا را ناامید و سرخورده میکند و یکبار برای همیشه او را از شغل فروش منصرف میکند.

اما چاره چیست؟ با توجه به دنیای پر رقابت امروز، بهترین استراتژی برای موفقیت کدام است؟ مالکوم گلدوِل، در کتابش به یک راه حل فوق خلاقانه اشاره میکند، که در این مقاله میخوانید…

شما برای موفقیت، طبق باور عمومی، وارد محیطی با رقابت و تخصص بالاتر شوید ! تنها کاری که برای موفقیت در زندگی و هر رقابتی باید انجام دهید، پیگیری روندی است که مالکوم گلدول پیشنهاد میکند یعنی :

برای موفقیت در هر رقابتی و رسیدن به اهدافی که خودتان برای خودتان تعیین کردید، فقط یک استراتژی جوابگوی نیاز شماست و آن هم : استراتژی ماهی بزرگ، تنگ کوچک است.

گلدوِل چنین تفسیر میکند :

بدترین دانشجوی دانشگاه هاروارد، شاید به اندازه ممتازترین دانشجوی یک دانشگاه ضعیف تر رده سوم باهوش باشد. اما، متاسفانه این دانشجوی هاروارد خودش را با هم دانشگاهی های دیگرش می سنجد و همین باعث می شود خودش و دانشجویان دانشگاه های دیگر را خنگ تصور کند.

به عقیده مالکوم گلدوِل، به مراتب بهتر است به دانشگاهی رده سوم بروید و دانشجویی ممتاز باشید، تا به دانشگاهی ممتاز بروید و دانشجویی ضعیف، یعنی یک ماهی بزرگ، در تنگ کوچک بودن به مراتب مفید تر است از اینکه یک ماهی کوچک بودن در تنگ بزرگ است.

برای مثال،

اگر شما برنامه نویس هستید، به مراتب بهتر است تا ابتدا از کسب و کارهای کوچک شروع کنید، سپس وارد شرکت ها نوپا شوید و کم کم پیشرفت کنید و تکمیل تر شوید، تا اینکه از ابتدا وارد شرکت گوگل شوید و بخواهید به کمک محیطی که درآن قرار دارید پیشرفت کنید.

۲۴ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

پنج نکته در مورد زبان بدن و بازاریابی،

پنج نکته در مورد زبان بدن و بازاریابی، 

. حالت چهره


چهره مانند جعبه‌ی اعلانات است که به همه می‌گوید که شما خوشحال، غمگین، هیجان‌زده و غیره هستید. اجازه ندهید که فشارهای روز در ابروان شما چین ایجاد کند یا چهره شما خسته، کم انرژی یا نگران به نظر بیاید. برای مشتری مهم نیست که روز شما مانند جهنم بوده است. از نظر آن‌ها این اولین ارتباط شما در روز است. قبل از اینکه شروع به صحبت کنید مطمئن شوید که حالت چهره‌ی شما حالت مثبتی دارد. چهره‌ی آرام و خوشایند در بیشتر اوقات ایده‌آل است. ولی وقتی مشتری‌ها ناراحت هستند شما لازم است که چهره‌ی خود را با شرایط فکری آن‌ها مطابقت دهید.

داشتن چهره آرام و مطبوع در برخورد با همکاران به اندازه‌ی مشتری‌ها اهمیت دارد. چنین چهره‌ای همکاران شما را تشویق می‌کند که برای مشورت، راهنمایی و گرفتن اطلاعات به شما مراجعه کنند.

دوستی می‌گفت؛ زمانی با مدیری کار می‌کردم که هر وقت سوالی از او می‌کردید، چروکی در بینی خود ایجاد می‌کرد. این حرکت او برای من این تعبیر را داشت که «اه، نه باز هم تویی با یک سوال مسخره دیگر!» و این حالت چهره او مرا از دریافت اطلاعات مورد نیاز از او بازمی‌داشت.


۳. طرز قرار گرفتن بدن و حرکات آن


طرز ایستادن بدن – خصوصا حرکات بدن- انرژی و علاقه‌ی شما را به سخنان مشتری نشان می‌دهد. با استفاده از سرنخ‌های زیر شما می‌توانید حدس بزنید که چه وقت مردم بی‌صبرانه مایلند که مکالمه با شما را پایان دهند:


به عقب تکیه زدن یا عقب رفتن

روی برگرداندن از شما

عقب رفتن از میز کار یا میز غذا

بستن کیف‌دستی خود درحالی‌که شما هنوز مشغول صحبت هستید

مرتبا نگاه کردن به ساعت خود


کارهای زیر به مشتری نشان می‌دهد که شما به او گوش می‌دهید و علاقه‌مند به صحبت با او هستید:


با سر تصدیق کردن

یکی از راه‌های غیرلفظی برای اینکه به فردی نشان دهید که به سخنان او توجه دارید سر تکان دادن است. خصوصا در مواردی که مشتری مشغول توضیح جزئیات یک واقعه است و شما نمی‌خواهید که صحبت او را قطع کنید، اما مایلید که او متوجه شود سخنان او را دنبال می‌کنید. در بیشتر نقاط جهان تکان دادن سر به بالا و پایین نشانه «بله» و از چپ به راست نشانه «نه» است. همچنین درست است که سر تکان دادن (هر چند لحظه یکبار) مفهومش گوش فرادادن است اما مرتبا و پشت سرهم سر تکان دادن علامت بی صبری است.


روبه روی مشتری قرار گرفتن

با چرخاندن کل بدن (نه فقط سر) به سمت مشتری، این پیام را به وی منتقل می‌کنید که او همه‌ی توجه شما را به خود اختصاص داده است. اگر رویتان به سمت مشتری نباشد، او احساس خواهد کرد که چیزی حواس شما را پرت کرده است.


به جلو خم شدن

تنها به اندازه‌ی به جلو خم شوید که فاصله فیزیکی با فرد رعایت شده و او حس کند به آنچه می‌گوید توجه دارید


دوستان هرروز یک صفت از صفتهای بایسته یک رهبر به زعم جان سی ماکسول را بصورت خلاصه برای شما عزیزان ارائه خواهم کرد :

1- شخصیت


شخصیت رهبر در گرو نحوه ی برخورد او با شرایط ­­­­­­­­­زندگی می باشد.سختی و مشقت شخص را وادار به انتخاب یکی از دو راه می کند : شخصیت یا عقب نشینی.


هرگاه او شخصیت را انتخاب کند قوی تر می شود.رفتار هر شخص نشان دهنده ی شخصیت اوست. به همین دلیل است که هرگز نمی توان اعمال یک رهبر را از شخصیت او جدا کنید. شخصیت یک انتخاب است یعنی فرد خودش با اعمالی که انجام می دهد شخصیت خود را می سازد. پیروان،به رهبری که شخصیت او ضعیف و معیوب باشد اعتماد نمی کنند و از او سر باز می زنند. .به عقده ی استون برگلاس : "اشخاصی که به مرتبه ی بالایی می رسند و فاقد شخصیتی مستحکم هستند تا آنها را در برابر فشارها حفظ کند، ناگزیر با فاجعه روبه رو می شوند". برای همین منظور نقص هایی که در زندگانیتان وجود دارد را یادداشت کنید تا صفت های شخصیت خود را بهتر بشناسید. برای ایجاد ارتباط بهتر، از افرادی که با آنها بد رفتار کردید عذرخواهی کنید حال سعی کنید نقص های خود را بر طرف کنید و اشتباهات خود را تکرار نکنید.

۲۴ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

چقدر باید برای بازاریابی هزینه کنیم؟

چقدر باید برای بازاریابی هزینه کنیم؟

چطور برای بودجه بازاریابی تصمیم بگیریم؟ هزینه است یا سرمایه‌گذاری؟ زمان اجبار برای کاهش هزینه چه اتفاقی برای آن می‌افتد؟ در این مطلب به بودجه بازاریابی پرداخته و می‌پرسیم “یک مشتری چقدر ارزش دارد؟”
اجازه دهید قدری در مورد پول صحبت کنیم، بازاریابی چه هزینه برای شما دارد و در عوض از آن چه چیزی عاید شما می‌شود؟ برخی در مورد بازاریابی با عنوان “هزینه” صحبت می‌کنند و برخی دیگر با عنوان “سرمایه‌گذاری”.

به‌احتمال زیاد با من موفق هستید که آن دسته‌ای که از آن تحت عنوان هزینه نام می‌برند به‌احتمال زیاد در دوران سختی اول از همه سراغ کم کردن آن می‌روند و کسانی که به آن تحت عنوان سرمایه‌گذاری نگاه می‌کنند، به‌احتمال زیاد چنین رفتاری ندارند.


به‌هرحال به نظر من این یک سرمایه‌گذاری است و البته یک سرمایه‌گذاری عاقلانه، به عبارتی شرکت‌هایی که سرمایه‌گذاری بیشتری در این زمینه دارند، بطور متوسط سودآورتر از دیگر شرکت‌ها هستند. به عبارت دیگر شرکت‌هایی که در دوران سختی از بودجه بازاریابی خود کم نمی‌کنند، بعد از این دوره قوی‌تر از قبل در بازار فعالیت می‌کنند، چرا که در دوران سختی سهم بیشتری از هیاهوی تبلیغات را در اختیار داشتند.

البته باید توجه داشت که برخی از مجموعه‌ها هم تنها در حرف از بازاریابی به‌عنوان یک سرمایه‌گذاری یا می‌کنند و در عمل چنین مقصودی ندارند، چرا که تمایل دارند در بین رقبا موجه‌تر به نظر برسند.

اجازه دهید به موضوع هزینه‌ها و عواید بازاریابی برگردیم. یک شرکت ممکن است درصدی در بازده خود را به‌عنوان بودجه بازاریابی در نظر بگیرد. برخی هم ممکن است برحسب اقتضاء موقعیت اقدام کند. هیچ یک از این اظهارنظرها برای شما آشناست؟

— “حجم فروش بیشتری لازم داریم، بگذارید پول خرج کنیم.”
— “سال قبل سال مالی خوبی بود، بودجه‌ها رو افزایش بدین.” یا شاید هم برعکس!!!

بازاریابان باتجربه‌تر عموماً به شکل دیگری به این موضوع نگاه می‌کنند. توجه داشته باشید که واحد پولی هر کسب‌وکاری مشتریان آن است. بازاریابی با تبلیغات و . . . کاملاً متفاوت است، پس‌نیاز به طرز فکر متفاوتی هم دارد.

به هر حال سؤال مهمی که در اینجا مطرح است، “یک مشتری چقدر برای شما ارزش دارد؟”



اگر مدت‌زمان معقولی در یک صنعت فعالیت داشته باشید، به‌خوبی می‌دانید که یک مشتری چه مدتی برای شما باقی می‌ماند و در این بازه زمانی چقدر سود عاید شما می‌کند. سپس با در نظر گرفتن آن به راحتی می‌توانید تعیین کنید چقدر هزینه کردن برای بدست آوردن آن یا حفظ وی می‌تواند برای شما سودآور باشد، بطوریکه درصدی سود هم برای شما باقی بماند.

البته به این نکته هم باید توجه داشت که برخی از فروش‌ها تکرار نمی‌شوند، اما در چنین مواقعی حتی شما می‌توانید اقدام به فروش دیگر محصولات و خدمات خودتان یا حتی محصولات و خدمات دیگران به آن مشتری بکنید.

آیا برای شما تاکنون سؤال شده که “اگر سود خالص برای یک فروش مثلاً 80 تومان باشد، ولی هزینه ارسال یک ایمیل برای آن مشتری مثلاً 100 تومان باشد، چطور می‌توان چنین بودجه‌ای برای این کار در نظر گرفت؟” تا حالا به چنین سؤالی فکر کردید؟

در پاسخ به این سؤال باید گفت “مهم ارزش عاید شده از یک مشتری در طول دوره عمر آن مشتری است، نه‌فقط و فقط یک بار فروش به وی!!!”
اگر برفرض در نظر بگیرید که آن مشتری ممکن است در طول یک سال 200 بار اقدام به خریدار شما بکند و به مدت 5 سال مشتری شما باقی بماند – – آنگاه دیگر نباید فقط و فقط به یک خرید وی فکر کنید، بلکه موضوع اصلی حفظ وی برای مدت‌زمان بیشتر می‌شود.

توجه داشته باشید که توجیه هزینه بازاریابی تنها در صورتی ممکن می‌شود، که قالب فکری شما از هزینه در نظر گرفتن بازاریابی به سمت سرمایه‌گذاری بودن آن تغییر پیدا کند.
۲۴ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

فراهم کردن فرایند خرید آسان برای مشتری‌ها

 فراهم کردن فرایند خرید آسان برای مشتری‌ها

یکی از فاکتور های مهم کسب کاراینترنتی فراهم کردن فرایند خرید آسان برای مشتری هاست 

نرخ رها کردن سبد خرید یکی از دلایل عمده آن پیدا نکردن محل پرداخت انلاین است 

خیلی جالبه با همین کار ساده میشه فروش خوبی رو پیش بینی کرد

۲۴ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

نمونه‌ای از کسب و کار الکترونیک موفق: داستان دیجی‌کالا به نقل از Forbes

نمونه‌ای از کسب و کار الکترونیک موفق: داستان دیجی‌کالا به نقل از Forbes


دیجی کالا به عنوان بزرگترین فروشگاه اینترنتی ایران، این روزها شهرتی جهانی یافته است. حجم بالای تراکنش مالی این شرکت و محبوبیت بالای آن در میان کاربران، توجه نشریات خارجی را به این مجموعه جلب کرده است.


چندی پیش مجله Economist طی مطلبی ارزش دیجی کالا را به عنوان یک استارتاپ ایرانی، نزدیک به ۱۵۰ میلیون دلار اعلام کرد. پس از آن نوبت واشنگتن پست بود که از موفقیت های دیجی کالا در زمینه کارآفرینی بنویسد. و اکنون نشریه معتبر Forbes این شرکت را برای گزارش خود انتخاب کرده است.


در ادامه مطلب می توانید گزارش Forbes از این فروشگاه آنلاین ایرانی را مطالعه نمایید.


خرید لباس و لوازم آشپزخانه از بازارهای داخل ایران امری مرسوم است که معمولا بر حسب تجربه انجام می شود اما در مورد اجناس دیگری چون دوربین اوضاع کمی متفاوت خواهد بود.


به همین دلیل دو برادر دو قلو به نام های حمید و سعید محمدی تصمیم گرفتند که نحوه خرید لوازم الکترونیک مصرفی و کالاهای دیگر را در کشور را متحول نمایند.


حدودا ۸ سال پیش این دو برادر ۳۵ ساله، پیشرو ترین استارتاپ ایرانی به نام دیجی کالا را راه اندازی کردند که در زبان فارسی به معنای کالاهای دیجیتال است.


شفافیت در معاملات، پس گرفتن کالاها و نقدهایی که در مورد محصولات عرضه شده در این وبسایت منتشر می شد برای اغلب خریداران ایرانی بیگانه بود و همین عوامل برادران محمدی را بر آن داشت تا این کسب و کار جدیدی را که حالا ارزشی برابر با ۱۵۰ میلیون دلار دارد، راه اندازی نمایند.


داستان از اینجا شروع می شود که این دو برادر شیفته عکاسی بودند و توانستند با همراهی هم حدودا ۱۰۰۰ دلار را پس انداز نمایند و با آن یک دوربین SLR دیجیتالی بخرند.


پس از آنکه پول لازم برای خرید دوربین یاد شده جمع شد، آنها فضای مجازی را برای یافتن نقدهای حرفه ای و حتی آماتور در مورد دوربین ها زیر و رو کردند اما هر چه بیشتر جستجو می کردند کمتر به نتیجه ای می رسیدند و عاقبت تصمیم گرفتند که یک دوربین Nikon D70 را خریداری نمایند.


حمید می گوید: عاقبت آنچه را که می خواستیم پیدا کردیم اما مشکل آنجا بود که آن دوربین تنها در یک فروشگاه موجود بود.


چند ماهی از خریدمان نگذشته بود که لنز دوربین دچار مشکل شد. متأسفانه فروشگاهی که از آن خرید کرده بودند در تهران معروف بود و فروشنده، لنز اورجینال را با یک نمونه ارزان تر آنالوگ عوض کرده بود و در واقع سر آنها را کلاه گذاشته بود.


تجربه بسیار بدی بود اما آنطور که حمید می گوید الهام بخش آنها شد تا دیجی کالا را راه اندازی نمایند. او در ادامه می گوید: ما تمام پول خود را صرف خرید آن دوربین کردیم و به همین دلیل ایده راه اندازی دیجی کالا به ذهنمان خطور کرد.


او ادامه می دهد ما می خواستیم وبسایتی را ایجاد کنیم که مملو از اطلاعات و نقدهای مفید برای کالاهای الکترونیکی مصرفی باشد و علاوه بر این موضوع، تجربه بسیار خوبی از خرید را برای کاربران بسازیم.


ایده ساخت این تارنما در واقع از Cnet و آمازون گرفته شده بود. ما معتقد بودیم که باید از هر دو الگوی تجاری یاد شده در دیجی کالا استفاده نماییم چراکه دسترسی به نقد محصولات و یک تجربه خرید خوب موضوعاتی هستند که ایرانی های واقعا با آنها مشکل داشتند.


در آن زمان، مکانی برای دریافت مشاوره، اطلاعات و نقدهای بی طرف در مورد محصولات مصرفی پیشرفته وجود نداشت و علاوه بر این یافتن جای قابل اعتمادی که بتوان از آن خرید کرد هم بسیار دشوار بود.


کالاهایی نظیر تلفن های موبایل، از فروشندگانی در بازار خریداری می شدند که صرفا یک پرچسب غیر رسمی از فروشنده را همراه داشتند و خبری از خدمات مشتری و یا امکان مرجوع کردن کالاها نبود.


حرفه ای ها و آماتورها همگی اتفاق نظر داشتند که نیاز به یک وبسایت معتبر برای مقایسه محصولات، تصاویر، کیفیت کالاها، خصوصیات شان و البته با امکان خرید به شدت احساس می شد.


هر دو برادر دارای مدرک MBA هستند و تا آن زمان هیچگاه به خارج از ایران سفر نکرده بودند. بنابراین الگوی کسب و کار دیجی کالا کاملا بر پایه طرحی شکل گرفته بود که آنها در فضای وب مشاهده کرده بودند و اطلاعی از نحوه تجارت واقعی در جوامع دیگر نداشتند.


در ابتدا تمرکز برادران محمدی روی لوازم الکترونیکی بود اما هم اکنون این دو مدیر موفق در حال توسعه کسب و کار خود و بسط آن به دیگر کالاهای مورد استفاده نظیر لوازم خانگی، کتاب، رسانه، وسایل بهداشتی شخصی، اسباب بازی، انواع گجت، عطر و حتی ابزارآلات هستند که به صورت روزانه در زندگی مورد استفاده قرار می گیرند.


حمید در این رابطه توضیح می دهد: «ما مفهوم دیجی‌کالا را تغییر دادیم. تا پیش از این نام شرکت ما معادل کالاهای دیجیتالی بود، اما اکنون دیجی‌کالا به معنی انتخاب محصولات متفاوت و خرید آن ها به صورت دیجیتالی است.»

۱۴ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

اولین راز بازاریابی محتوایی

 اولین راز بازاریابی محتوایی


هجوم سیل آسای آگهی های تبلیغاتی که از صبح زود با اس ام اس های تبلیغاتی آغاز می شود، فشار دادن کلید رادیو، بیلبورد های تبلیغاتی کنارخیابان و بزرگراه ها ، تبلیغات کلیکی ناخواسته اینترنت، تبلیغات تلویزیونی و... ادامه می یابد و حتی گاهی موقع خواب هم دست از سرما برنمی دارد شاید نیمه شب یک پیامک تبلیغاتی دریافت کردید!!!


مردم از سونامی تبلیغات خسته و دلزده شده اند دیگر کمتر کسی به آگهی های تبلیغاتی اعتماد می کند و برای انتخاب محصولات و خدمات مورد نیازش به آنها مراجعه می کند. مردم به خوبی می دانند یکی ازعناصر فعال تبلیغات اغراق و بزرگنمایی است و شاید بسیاری از ادعاهایی که در تبلیغات مطرح می شود حقیقت نداشته و یا غلو شده باشند. اما نمی توان بازاریابی را تعطیل کرد برای افزایش فروش می بایست با مشتریان بلقوه تماس گرفت و ایشان را با خدمات خود آشنا کنیم وبه استفاده از کالا و خدمات خودمان تشویق کنیم.



دردنیای بازاریابی زمان بازاریابی محتوا فرا رسیده است. بازاریابی محتوایی همان هنر فروش محصولات به شیوه‌ای است که هدفتان از انجام این کار، فروش به نظر نرسد. به این مفهوم که بازاریاب حرفه ای می کوشد با تولید محتوای ارزشمند و جذاب به مشتریان کمک ‌کند تا حس کنترل شدن توسط دیگران را از دست بدهند. به این ترتیب آنها واقعا تشویق به جذب و تعامل با یک برند خواهند شد.


اولین راز بازاریابی محتوایی



اصل اساسی و راز نخست در بازاریابی محتوا ایجاد حس آزادی و عدم کنترل مشتری است که با ابزار تولید محتوای ارزشمند و جذاب محقق می شود.



برای تولید محتوایی با مشخصات بالا می بایست مخاطب سنجی دقیقی صورت بگیرد و مشخص شود سوالات اساسی مخاطب در چه خصوصی است و علاقمند است که کسب اطلاع در چه حوزه ای می باشد سپس بهترین ابزاراطلاع رسانی به این واسطه را مشخص کرد .



برخی پیام ها از طریق عکس و فیلم بهتر منتقل می شود و برای برخی اهداف استفاده از متن مکتوب مناسب تر است. هر یک از این انتخابات نیاز به علم و تخصص خاص در خصوص مخاطب سنجی و آشنایی با قابلیت ها و امکانات رسانه ها دارد.



قبل از آنکه امکان به اشتراک ‌گذاری محتوا با مصرف ‌کنندگان را بیابید، شما باید ابتدا و قبل از هر چیز یک استراتژی داشته باشید. محتوای شما دیجیتال (اینفوگرافیک) است یا فیزیکی؟ بازاریابی محتوایی چه هزینه ‌ای برای شما در پی داشته و بودجه مناسب چقدر است؟



هدف ‌گذاری و برنامه ‌ریزی قبلی به شما کمک خواهد کرد تا با استفاده از استراتژی خود در زمینه بازاریابی محتوایی به موفقیت بیشتری فراتر از اتخاذ یک رویکرد «بنشین و ببین» دست یابید. استراتژی‌های خود را روی کاغذ بنویسید، به این ترتیب احتمالا امید بیشتری برای کسب نتایج موفقیت‌ آمیز در دل شما جوانه می‌زند و بهتر از اعلام شفاهی اهدافتان خواهد بود .



اگر محصول شما ویژه یکسری مخاطب خاص است، به این معنی است که نباید رویکردی کلی‌تر را اتخاذ کنید. اگرمشتری شما عامل است سیاست تولید محتوا و شیوه های خاص خودش را می طلبد.



اگر همچنان می‌خواهید کانون توجه مخاطبان منتخب خود باشید، به بازاریابی محتوایی به‌عنوان یک استراتژی ‌کسب ‌و‌کار دائمی نگاه کنید. تاکید روی معرفی مستمر ایده‌های جدید، سطح محتوایتان را ارتقا می‌دهد.



بازخورد گیری از اقداماتی که تاکنون انجام داده اید هم اهمیت ویژه ای دارد به این ترتیب می توانید بررسی کنید و برای اقدامات آتی خود تصمیمات بهتر و تاثیر گذارتری بگیرید.



۰۹ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

پنج رفتار کلیدی برای داشتن اخلاق حرفه‌ای در کسب و کار الکترونیکی

پنج رفتار کلیدی برای داشتن اخلاق حرفه‌ای

در کسب و کار الکترونیکی

یکی از مهم‌ترین رموز موفقیت در کار و زندگی، که موجب احساس خوشبختی نیز می‌شود، رفتار درست و حرفه‌ای با افراد دیگر است. واقعیت این است که انسان‌های اطراف ما، جزء مهمی از شرایط پیشرفت ما هستند. آنچه انسان‌های موفق را از دیگران جدا می‌کند،‌ و باعث می‌شود به آنها غبطه بخوریم، این است که این افراد به آنچه ما دوست داشته‌ایم دست بیابیم، دست یافته‌اند. اما آنچه باعث می‌شود برخی از این افراد، در عین موفقیت و بزرگی، دوست داشتنی و دست یافتنی باشند، رفتار درست و اخلاق حرفه‌ای آنها در محیط کار و زندگی شخصی است. اخلاق حرفه‌ای شامل تمام جزئیات رفتار درستی است که باید در موقعیت‌های مختلف با افراد داشته باشیم. نکته جالب در این مورد این است که اخلاق درست دیگران، موجب ایجاد احساس خوبی در ما می‌شود، و این احساس چندین برابر برای کسی است که اخلاق خوبی دارد! در یک کلام، افراد موفق و دوست داشتنی، انرژی مثبت زیادی دارند که هم خود احساس خوشبختی می‌کنند، و هم این احساس را به دیگران انتقال می‌دهند.


در این مقاله، پنج مورد از رفتارهای مفید حرفه‌ای در محیط کار و زندگی، که شاید کمتر به انجام آنها عادت داریم بیان شده‌ است. این کارها، ساده هستند، اما موجب می‌شوند ارتباط سالم و پایدارتری با اطرافیانمان داشته باشیم.


معذرت خواهی کنیم

همه‌ی ما اشتباه می‌کنیم. بسیار پیش می‌آید که جملاتی می‌گوییم که دیگران را ناراحت می‌کند. یا کلماتی که نابجا استفاده می‌کنیم و موجب سوء تفاهم می‌شود. خیلی وقت‌ها خودمان زود می‌فهمیم که اشتباه کردیم، گاهی حتی از قصد عصبانیتمان را خالی می‌کنیم. در این مواقع باید معذرت خواهی کرد! این کار ساده نیست، باید غرورمان را بشکنیم، اما ارزشش را دارد. هیچ عذری هم نباید برای کارمان بیاوریم، مثل این که «من آن روز خیلی عصبانی بودم...» یا «البته به خاطر فلان کار تو ناراحت شده بودم...» نه، فقط عذرخواهی کنیم و تمام شرمندگی‌اش را بپذیریم. گاهی وقتی خوب فکر کنیم، می‌بینیم باید معذرت بخواهیم بابت این که پشتیبان خوبی نبودیم، سؤالی را بد جواب دادیم، حرف نابجایی زدیم و همه کارهایی که باعث شد کسی را ناراحت کنیم.



تشویق کنیم

همه‌ی آدم‌ها دوست دارند که از کار آنها تقدیر شود. گاهی پیش می‌آید در یک پروژه یکی از همکاران ما کار بزرگی را در مدت کوتاهی انجام می‌دهد. گاهی مدیر ما در یک موقعیت حساس، بهترین تصمیم را می‌گیرد و همه را از رسوایی یا اشتباه نجات می‌دهد. گاهی یکی از اعضای خانواده ما برای دیگری فداکاری بزرگی می‌کند. باید به آنها بگوییم که چقدر کارشان در نظر ما فوق‌العاده بود! شاید اگر زمان زیادی هم از آن کار گذشته باشد، تأثیر بهتری بگذارد. مثل این که بگوییم «یادم هست چقدر پارسال آن پروژه را خوب تمام کردی» می‌تواند واقعاً احساس خوبی در فرد مقابل ایجاد کند، چون معلوم می‌شود ما هنوز یادمان هست


از دیگران کمک بخواهیم

بعضی مواقع، غرور ما باعث می‌شود از کسی کمک نگیریم. اما واقعیت این است که کمک گرفتن ارزش ما را پایین نمی‌آورد، بلکه باعث می‌شود یک ارتباط خوب بین افراد ایجاد شود. کمک گرفتن، به طور ضمنی اعتراف به مهارت و جایگاه فرد مقابل است. در واقع کمک گرفتن، نوعی تشویق کردن است، انگار که به او بگوییم «تو واقعاً در این کار وارد هستی!». در عین حال، کمک گرفتن به خودمان هم سود می‌رساند، چون کارمان راه می‌افتد


به دیگران پیشنهاد کمک بدهیم

بر همان اساسی که شاید ما گاهی دلمان نخواهد از کسی کمک بگیریم تا ضعف دانش خودمان را نشان ندهیم، ممکن است دیگران هم از کمک خواستن خجالت بکشند. اگر زمان اضافه‌ای داریم و احساس می‌کنیم می‌توانیم کار کسی را راه بیاندازیم و کمکی کنیم، باید صراحتاً پیشنهاد کمک بدهیم. این کار دوستی‌های بیشتر و روابط محکم‌تری ایجاد می‌کند.


تشکر کنیم

خیلی‌ها به ما کمک کردند، مشتریان خوب و وفاداری بودند، همکاران همراه یا دوستان همدلی بودند. لازم است از خیلی‌ها تشکر کنیم، و نباید در مقابل انتظاری داشته باشیم. تشکر کردن یک کار ساده و بی‌هزینه است، اما باعث می‌شود ما جایگاه بسیار محبوب‌تری پیدا کنیم، و در عین حال اطرافیانمان را بیشتر دوست داشته باشیم. تشکر کردن، به خصوص اگر بی‌مقدمه باشد و طرف مقابل انتظار آن را نداشته باشد، شوکه کننده است! تمام آدم‌ها دوست دارند مورد توجه قرار بگیرند و از آنها تشکر شود، این یک واقعت است


رفتار حرفه‌ای، از ما انسان بهتری می‌سازد. ما را در محیط کار موفق می‌کند و باعث محبوبیت ما در جمع خانواده و دوستان می‌شود. در نتیجه ما احساس خوشبختی می‌کنیم! به نظر من روابط انسانی که با دیگران می‌سازیم، بعد از زمان، مهم‌ترین سرمایه‌ی هر کدام از ماست. از دست دادن هر رابطه‌ی خوب با انسان‌ها، یک ضرر بزرگ است


 


این مطلب اقتباس و ترجمه‌ی آزادی بود از مقاله جف هیدن در لینکدین، با عنوان پنج چیز که هیچ وقت از گفتن آن به همکارانتان پشیمان نمی‌شوید


https://www.linkedin.com/pulse/5-things-you-never-regret-telling-coworkers-today-jeff-haden


 

۰۸ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

برندسازی با استفاده از تولید محتوا

برندسازی با استفاده از تولید محتوا

94/03/18
۰۷ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

ساخت کسب‌وکاری پول‌ساز با لینکدین : ۶ راه حرفه ای و مؤثر

ساخت کسب‌وکاری پول‌ساز با لینکدین : ۶ راه حرفه ای و مؤثر


linkedin

در بین شبکه‌های اجتماعی مرتبط با دنیای کسب‌وکار مسلماً لیندکین رتبه‌ی برتر را از آن خود کرده است زیرا لینکدین را می‌توان فروشگاه شبکه‌سازی شبانه‌روزی و قدرتمندی دانست که استفاده صحیح از آن می‌تواند در مدت کوتاهی زمینه‌ی رشد و موفقیت کسب‌وکار شما را فراهم کند. با شبکه‌ای از تجارت‌هایی که به هم تنیده‌اند و دارای ارتباطاتی پیوسته هستند، تعجبی هم ندارد که چرا اکثر افراد حرفه‌ای در کسب‌وکارهای مختلف هر روزه از این شبکه اجتماعی قدرتمند برای ایجاد روابط کلیدی با دیگران و فراهم کردن بستر رشد و ترقی تجارت خود استفاده می‌کنند.

حال این سؤال مطرح است که با استفاده از چه روش‌هایی می‌توان از لینکدین برای رشد کسب‌وکار خود، ایجاد ارتباطات مادام‌العمر و یا حتی ساخت یک تجارت نوپا و جدید استفاده کرد؟

برای پاسخ به این سؤال مهم در این مقاله به معرفی ۶ راه مؤثر و کلیدی می‌پردازیم:

۱-پروفایل خود را به مناسب‌ترین و مؤثرترین شکل ممکن ارائه دهید.

تأثیر ابتدایی در دنیای تجارت نقشی مهم و کلیدی بازی می‌کند و این حقیقت در لیندکین هم صادق و پابرجاست؛ بنابراین باید با اختصاص زمان کافی و استفاده از افراد مناسب پروفایل خود را به گونه‌ای طراحی و تنظیم کنید که درباره‌ی برند شما صحبت کند و شما را به عنوان یک حرفه‌ای در زمینه‌ی کاری خود در ذهن مشتری جا بی اندازد. پروفایل شما در لینکدین اولین چیزی ست که مشتریان بعد از مراجعه به صفحه‌ی شما می‌بینند پس هرگز این فرصت طلایی را برای تحت تأثیر قرار دادن آن‌ها و جذب مخاطبان هدف از دست ندهید.

علاوه بر این، لینکدین و سئو اساساً شرکایی قدیمی در دنیای کسب‌وکارهای آنلاین هستند که همین ارتباط تنگاتنگ اهمیت پروفایل شما را دو چندان می‌کند. چرا؟ چون شبکه اجتماعی لینکدین در ارتباط با موتورهای جست و جو به خوبی بهینه‌سازی شده است بنابراین هر وقت کسی نام یا صفحه کسب‌وکار شما در لینکدین را جست و جو کند، پروفایل شما اولین چیزی ست که آن‌ها در نتایج جست‌وجوی خود مشاهده خواهند کرد.

۲-سر صفحه (هدینگ ها) و عنوان پروفایل خود را به درستی انتخاب کنید.

اگر برند خود را به ساده‌ترین شکل ممکن ارائه ندهید، کسب‌وکار شما در مسیر رشد و ترقی با مشکل مواجه خواهد شد. لینکدین بر استفاده از عنوان و هدینگ های مناسب بسیار تأکید دارد، پس برای اینکه در ارائه آرمان‌های کسب‌وکارتان و معرفی خود به عنوان یک حرفه‌ای موفق عمل کنید باید از این دو فاکتور تأثیرگذار در کنار هم و به بهترین شکل ممکن استفاده کنید.

به عبارت دیگر، از کاربرد اصطلاحات دشوار و غیر قابل فهمی که معمولاً شرکت‌های بزرگ استفاده می‌کنند پرهیز کنید و شرایطی فراهم کنید تا مشتری بتواند خیلی سریع و آسان با حوزه‌ی کاری شما و تخصص‌هایتان آشنا شود. به عنوان مثال اگر شما مشاور بازاریابی هستید، عبارت « مشاور بازاریابی » تمام چیزی ست که باید در قسمت عنوان بیان شود. کمی پیچیدگی و استفاده از جزئیات هم در عنوان قابل قبول است، برای مثال از بخش عنوان استفاده کرده و به مشتریان خود بگویید که شما در عین حال متخصص شبکه‌های اجتماعی و بازاریاب کسب‌وکارهای کوچک نیز هستید.

۳-پیشنهادها بسیار مهم‌اند، به آن‌ها توجه کنید.

نه تنها پیشنهادها و توصیه‌های دیگران به راحتی می‌توانند اعتبار و قابل اعتماد بودن کسب‌وکار شما را ثابت کنند، بلکه همین پیشنهاد‌ها می‌توانند در مدت کوتاهی موجب رشد و موفقیت چشم‌گیر شما در لینکدین شوند. بهترین راه برای ایجاد یک پشتوانه و حمایت قوی از توصیه‌ها این است که آن را بخواهید؛ اما این درخواست‌ها باید بر اساس روش‌ها و تکنیک‌های خاصی صورت بگیرد که غالباً متأثر از قوانین لینکدین هستند.

برای ایجاد حجم قابل قبولی از پیشنهاد‌ها و توصیه‌های افراد مختلف بهتر است که درخواست‌های خود را جداگانه برای هر شخص بفرستید و سعی کنید از افرادی که در بیرون از حوزه‌ی کاری شما فعالیت می‌کنند درخواست توصیه یا پیشنهادی نکنید. به همین ترتیب، شما هم در معرفی دیگران به مشتری‌های خود و سایر افرادی که در لینکدین می‌شناسید تلاش کنید زیرا این کار بهترین راه حل برای حفظ و تقویت چرخه‌ی کسب‌وکار بر اساس منافع مشترک است که لینکدین هم به نوعی با همین هدف تأسیس شده است.

۴-ارتباطات ارزشمند ایجاد کنید.

در جهان تجاری لینکدین، ساخت ارتباطات بی ‌معنا و بی ‌هدف شما را به جایی نمی‌رساند پس برای ایجاد و استحکام روابط معنادار و مفید تلاش کنید. لینکدین دارای ابزاری با عنوان « People You May Already Know » است که تقریباً در تمام شبکه‌های اجتماعی موجود است و هدف از آن ایجاد ارتباط با افرادی ست که ممکن است از قبل آن‌ها را بشناسید. سعی کنید با کمی تحقیق و مطالعه از این ابزار فوق‌العاده که لینکدین در اختیار شما گذاشته است نهایت استفاده و بهره را برای ایجاد روابطی سودمند ببرید.

به همین نحو سعی کنید در کنار به روز رسانی پیوسته‌ی صفحه‌ی خود در لینکدین و بخش تماس‌هایتان در پروفایل خود، ارتباط خود با افرادی که هم اکنون مشتری شما هستند و نام آن‌ها در بخش تماس موجود است را حفظ کنید و در جهت بهبود این روابط بکوشید. هنگامی که تماس‌های شما در لینکدین افزایش یافت به دنبال خرید لپ‌تاپ‌های بیشتری باشید زیرا با رشد پیوسته و سیر صعودی کسب‌وکارتان مسلماً به کامپیوترهای بیشتری برای کارمندان جدید خود نیاز خواهید داشت.

۵-کارمندان خود را مشارکت دهید.

یکی از بهترین روش‌هایی که می‌توانید از آن در جهت رشد پیوسته کسب‌وکار خود در لینکدین استفاده کنید این است که کارمندان خود را با لینکدین درگیر کنید تا بتوانند در کنار شما و بر اساس اهداف شرکت به پیشرفت تجارتتان کمک کنند. مشارکت کارمندان نه تنها کسب‌وکار شما را در جهان تجاری لینکدین موفق و معتبر نشان می‌دهد، بلکه می‌تواند به طرز چشم‌گیری موجب دیده شدن و یا حتی متمایز شدن کسب‌وکار شما در این شبکه تجاری شود.

فقط دقت کنید که کارمندانتان از پروتکل پروفایل یکسان و مطابق با مشخصات کسب‌وکار شما استفاده کنند. مطمئن شوید که عنوان، هدینگ ها و حتی عکس‌های کارمندانتان به خوبی درباره هدف اصلی کسب‌وکارتان صحبت کنند؛ و کارمندان خود را برای ایجاد روابط بیشتر در لینکدین تشویق کنید زیرا همین تکنیک ساده می‌تواند به بیشتر دیده شدن تجارت شما کمک شایانی بکند.

۶-به گروه‌های موجود بپیوندید، گروه‌های جدید ایجاد کنید.

اگر چه لینکدین برای ذهنیت‌های تجاری ست با این حال می‌توان از لینکدین به عنوان یک گروه و مجموعه بزرگ یاد کرد که افراد موجود در حوزه‌های مختلف تجاری را در یک جا جمع کرده است بنابراین پیوستن به گروه‌های موجود در این شبکه تجاری بهترین و سریع‌ترین راه برای دیده شدن و معرفی خود به عنوان یک متخصص است. از همین امروز به این گروه‌ها ملحق شوید و در بحث‌های آن‌ها شرکت کنید.

ایجاد گروهی جدید برای کسب‌وکارتان یکی دیگر از روش‌های مناسبی ست که می‌تواند سرعت موفقیت و دیده شدن شما را به شدت افزایش دهد. این کار نه تنها به شما این فرصت را می‌دهد که درباره موضوعات و زمینه‌های که برای برندتان مهم و حیاتی ست با دیگران به بحث و تبادل نظر بنشینید بلکه به افراد با پیش‌زمینه‌های فکری متفاوت هم شانس شرکت در گروه‌های تجاری مختلف داده خواهد شد که در صورت نبود این امکان در لینکدین چنین موقعیتی شاید به سختی به دست می‌آمد.

لینکدین ابزاری عالی برای ساخت جهان شخصی و حرفه‌ای شماست. از نکات ذکر شده در این مقاله استفاده کنید، روابط موجود را مستحکم و ارتباطاتی جدید ایجاد کنید و شاهد رشد و پیشرفت همیشگی کسب‌وکار خود باشید.

۰۴ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی