تبلیغات تلویزیونی، آگهیهای منتشرشده در مجلات و سایتهای ما و نیز بیلبوردهای نصبشده در سطح شهرهای ما یک مشکل عمده دارند:
بیشتر آنها زمخت هستند و میخواهند بدون ظرافت و ایجاد حس کنجکاوی یا تحریک حس زیباییشناسی مخاطبان خود، استفاده از خدمات یا خرید کالایی را توصیه کنند.
متأسفانه کار کردن تبلیغات «نرم» در ایران جا نیفتاده است و صاحبان آگهیها هم از چنین تبلیغاتی استقبال نمیکنند.
البته شاید از یک جهت، به صاحبات کالاها/خدمات حق داد، چون آنها واقعا باور ندارند که در شرایط کنونی جامعه، تبلیغات زیرپوستی پاسخ بدهند و آنقدر هوشمندی جمعی وجود داشته باشد که تودهها مردم، روی تبلیغات غیرمستقیم فکر کنند و در نهایت کالا/خدمات آنها را بخرند.
از سوی دیگر معدود تبلیغات متفاوت ما هم در واقع کپی ناشیانه تبلیغات فرنگیها هستند و این کپیکاری، بدون بومیسازی، گاهی به نتایج ضحک میانجامد.
در این پست، چند آگهی را با هم مرور میکنیم.
روی هر تبلیغ باید چند ثانیه فکر کنید تا متوجه شوید که آگهی اصلا چه ربطی با محتوای تبلیغاتی سفارش داده شده، دارد!
اما زمانی که قادر به درک مفهوم آگهی شدید، یک حس دلپذیر به شما دست خواهد داد و احتمالا به خلاقیت طراحان آگهیها، آفرین خواهید گفت!
قطعاً آنها راجع به این مسئله در شبکههای اجتماعی صحبت میکنند. مطمئن شوید که نظرات آنها را میخوانید و پاسخ مناسبی میدهید. به خاطر مشکلاتی که نمیتوانید درستشان کنید یا از عهدهی شما خارج هستند عذرخواهی کنید و از آنان که نظرات خوب و مثبتی میگذارند تشکر کنید. مخاطبان شما بهترین مشاوران شما هستند که
ابتدا باید اهمیت تولید محتوا را درک کنیم سپس برای تولید محتوای مناسب به شناخت مشتریان و نیازهای آنها پرداخته و با دسته بندی نیاز آنها، نوع محتوایی که منجر به تولید مشتری خواهد شد را بررسی کنیم.
در مورد تولید محتوا باید توجه کنید که چه نوع اطلاعاتی باید در سایت ارائه شود و هدف از ارائه محتوای مورد نظر برای حل چه نوع مشکلی است و اینکه به چه طریق می توانید به کاربران سایت خود کمک رسانی کنید.
قبل از شروع به بازاریابی وب سایت تان بهتر است بر روی افزایش و تهیه محتوا برای آن تلاش کنید.
برندهای موفق مصرفکنندگان خود را به عنوان همکاران سازنده در نظر میگیرند. و به طور فعال مشتریان را برای به اشتراک گذاشتن تجربیات برند محور خود تشویق میکنند و آن تجربیات را بوسیلهی آمیختن در ابتکارهای بازاریابی خودشان تقویت میکنند.
برای اینکه بازاریابی بتواند مفید واقع شود حتما باید مقوله محتوا را جدی بگیرید.
برندها در تلاشند تا از طریق گوش دادن به مشتریان خود و تاثیرپذیری از مردم هر چه بیشتر مردمی بشوند.
برای تبدیل مشتریان به حامیان برند می توان با مشتریان تعامل داشت، یکی از سادهترین و مؤثرترین نوع از محتوای تولید شده توسط کاربران، تشویق مشتریان برای گرفتن عکسها و ویدئوهایی است که آنها را در حال استفاده از محصول شما نشان میدهند.
برند سازی تولید محتوایی است که مشتریان میخواهند تا بدان جذب شوند، آن را به اشتراک بگذارند و محتوایی که سبب برتری میشود.
یکپارچهسازی محصول راه دیگر تبدیل مشتریان به حامیان برند می باشد این محتوا نشان میدهد که چگونه محصول شما متناسب با ساختار گستردهتر زندگی مصرفکنندگان است. این رویکردی میتواند به اندازه یا حتی بیشتر نوع قبلی محتوای تولید شده توسط کاربران اثربخش باشد.
برای اینکه به مشتریان خود این شانس را بدهید تا جایی که ممکن است خلاق باشند، رقابت عکس و فیلمی را در نظر بگیرید که در آن از دنبالکنندگان میخواهید تا محتوای ویژهای را برای شما ایجاد کنند. این امر به آنها اجازه میدهد تا بخشی فعال و مستقیم از استراتژی برندسازی شما باشند، و این را حس کنند که صدای آنها بوسیله شرکت شما شنیده شده است.
2015 سال بازارایابی محتوا محور است، همچنین سال فروش محتوا نیز خواهد بود.
بازاریابی محتوا محور عبارتست از تکنیک خلق و پخش کردن محتوای جذاب، ارزشمند و مرتبط با نیاز مشتری جهت جذب و دستیابی به مخاطبی که به شکلی روشن مشخص گردیده است امری که با هدف پیشبرد عمل مشتری سودآفرین صورت میگیرد.
محتوای خوب و برتر میتواند یک مورد تجاری موثر را برای مشتری بسازد، مشتریای که میتواند هدف قرار بگیرد و نتایج این کار را ارزیابی کند.
مدیریت محتوا شامل استفاده از محتوی غنی و پر معنا برای بازاریابی بین مشتریان می باشد بازاریابی محتوا مشتریان را به صورت مستقیم ترغیب به خرید نمی کند بلکه محتوای ارزشمندی را برای مطالعه مخاطبان ارایه می دهد این کار به افزایش دانش مشتریان کمک می کند و نشان دهنده صداقت و تخصص شما در زمینه فعالیتتان می باشد.
اگر محتوای خوب یا هدفداری تولید نکنید، بازار هدف مورد نظر به خوبی شناخته نشده و از این پتانسیل خوب استفاده نمی شود، و نقطه مهمی از بازاریابی که شناخت و معرفی خود به بازار است را از دست رفته خواهد دید.
بازاریاب ها همانند تولید کنندگان باید آمار دقیقی از جزئیات مشتریان خود را داشته باشند، تا بتوانند بهترین محتوا را برای آن ها تولید کنند.
قبل از تولید محتوای جدید باید محتواهای قبل خود را بررسی کنید و ببینید مطالب قبلی شما تا چه اندازه به نیاز مخاطبانتان پاسخ می دهد. درک این موضوع کمک بسیاری میزان اثربخشی محتواهای شما، روند تغییر و بهینه سازی محتوای جدید و روند حرکت نو شما را مشخص خواهد کرد. بدون دانستن این موارد یا مسیر را اشتباه خواهید رفت یا ممکن است برخی مشتریان قدیم خود را نیز از دست بدهید یا حتی زمان زیادی را از دست خواهد داد.
اینکه چه نوع محتوایی باید تولید شود، کدام عناوین باید پوشش داده شود، کدام افراد را باید مورد هدف قرار داد، چه زمانی باید منتشر کرد بسیار مهم است تا بهترین نتیجه را از بازاریابی بدست آورید.
همیشه لیستی از بهترین و پر مخاطب ترین محتواها را داشته باشید تا در زمانی که نیاز به تولید محتوای خوب دارید از آن لیست برای تولید بهترین ها استفاده کنید.
هدفتان را تنها بر فروش متمرکز نکنید، به مشتری کمک کنید تا برنده باشد، و در راستای همین هدف، محتوایی سودمند برایش فراهم کنید.
محتوایی که ابزارهای لازم برای موفقیت را در اختیارش بگذارد و باید این محتوا را از راه های مختلف و به هر روشی که برای مشتری قابل درک و هضم باشد به او منتقل کنید.
شما می توانید تنها با به کار گرفتن افرادی که قادر به تولید محتوایی با ارزش و مرتبط با محصول یا خدمات شما هستند، محتوایی ایجاد کنید که به برد حقیقی مشتری منجر گردد، و این چیزی بزرگتر و فراتر از بازاریابی است.
اگر از آن دسته افرادی هستید که دقیقا نمیدانید بازاریابی محتوا چیست و فرصتی هم پیش نیامده تا اطلاعاتی در مورد آن کسب کنید، مقاله زیر پاسخگوی این نیاز شما خواهد بود.
به گزارش فوربس،«بازاریابی محتوا، روشی از بازاریابی است که در آن سازمان، بهمنظور جذب و دستیابی به مخاطبان، محتوایی ارزشمند، متناسب با شرایط (شامل فرهنگ، علایق مخاطب و…) به صورتی مستمر ایجاد و منتشر میکند، با این هدف که اعمال مشتریان تبدیل به رفتاری سودبخش برای سازمان شود.»
واژه کلیدی در این تعریف، کلمه «ارزشمند» است. واژهای که تقریبا کلیه فعالیتهای بازاریابی و تبلیغات را تحت تاثیر خود قرار میدهد. یک محتوای ارزشمند، هنگامی میتواند رنگ بازاریابی محتوا به خود بگیرد که مردم خواستار آن بوده، برای آنها ایجاد مطلوبیت کرده و به جای اجتناب، قصد استفاده از آن را داشته باشند. فرض کنید اطلاعات مربوط به یک بنگاه اقتصادی از طریق یکی از رسانههای اجتماعی به تعداد کثیری از بازدیدکنندگان منتقل شده است، در این صورت، آیا تصور میکنید بازاریابی محتوا صورت گرفته است یا تبلیغات؟ برای پاسخ، باید بررسی شود اشخاص چگونه اطلاعات مربوطه را دریافت کردهاند و در معرض آن قرار گرفتهاند. همین شرایط را میتوان برای دیگر محتواها نیز تعمیم داد. هنگامی یک بسته از اطلاعات در قالب بازاریابی محتوایی جای میگیرد که برای مخاطب ارزش به همراه داشته باشد. بنابراین در بازاریابی محتوا، هدف، ارائه ارزش تا حد ممکن به مخاطبان مورد نظر است. شاید با این تعاریف و توضیحات کمی گیج شده باشید، لطفا برای روشن شدن موضوع و درک بیشتر به مثالهای زیر توجه کنید.
روشهای زیادی برای بازاریابی محتوا وجود دارد به طوری که در این مقاله مختصر، نمیتوان به همه آنها رسیدگی کرد. اما آنچه در این مقاله آمده، مقدمهای بر آشنایی شما با این مفهوم است، با این هدف که طرز فکر و تلقی شما از محیط اطراف مانند یک بازاریاب محتوا شود، در این صورت هر روز با ایدههای بیشماری روبهرو خواهید شد که میتوانید در مسیر بازاریابی خود، از آنها بهره ببرید. در زیر، به چهار روش به عنوان نمونه اشاره شده است که میتواند نقطه مناسبی برای آغاز بازاریابی محتوا باشد.
۱- اطلاعات گرافیکی(اینفوگرافیک): عموما این نوع از گرافیکها، عمودی و شامل اطلاعات متفاوتی مانند آمار و ارقام، جداول، نمودارها و دیگر اطلاعات است. اگر اطلاعات گرافیکی مناسب باشند، میتوانند برای سالها روی سایتها باقی بمانند یا اینکه از طریق رسانههای اجتماعی در فضای مجازی منتشر شوند و به این ترتیب اثری عمیقتر و ماندگارتر بر مخاطب خواهند گذاشت. میتوان به اطلاعات گرافیکی دادههای دیگری مانند استراتژی سازمان، اهداف آتی، تحقیقات انجام شده و همچنین حق کپی رایت (حق گرفتن تبلیغات) اضافه کرد. حتی میتوان از طریق سایت Pinterest اطلاعات گرافیکی خود را در میان کسب و کارهای مرتبط توزیع کرد. این کار هزینهای جز صرف زمان ندارد.
۲- صفحه اینترنتی: تفاوت اساسی بین یک صفحه معمولی اینترنتی و صفحهای که در آن بازاریابی محتوایی صورت میگیرد، تنها در جذابیت صفحه و محتوای آن است. همین عامل است که سبب میشود نهتنها بازدیدکننده صفحه را نبندد بلکه اطلاعات موجود را مطالعه کند.
۳- پادکست یا پادپخش: از آن با نام رادیوی اینترنتی نیز یاد میشود. این روش ارائه محتوا، در سال ۲۰۰۴ محبوبیت و گسترش یافت.
۴- ویدئو: از آنجا که عموم مردم تصور میکنند استفاده از پادکست و ویدئو دشوار و گران است، این دو روش کمتر در بازاریابی محتوا بهکار گرفته شده است. اما صرفنظر از هزینه تجهیزات صوتی- تصویری با کیفیت، بهرهبردن از این دو روش، آسانتر از آن چیزی است که تصور میشود و از سوی دیگر میتواند از تاثیرگذاری مناسبی هم برخوردار باشد.
چرا بازاریابی محتوا؟
شاید به جای اینکه به دنبال فهم معنای بازاریابی محتوا باشیم، بهتر باشد بفهمیم چرا بازاریابی محتوا برای کسب و کار مفید است. اما پیش از آن به چهار مرحله خرید اشاره میکنیم:
۱- آگاهی: قبل از اینکه مشتری آگاهی داشته باشد، به «نیاز» خود پی میبرد اما نمیداند برای رفع نیاز خود، چه راهحلهایی وجود دارد.
۲- تحقیق: پس از آگاهی نسبت به وجود راهحلهای احتمالی، مشتری برای اشراف به راهحلهای موجود، تحقیق میکند. به عنوان مثال قبل از خرید خودرو، مشتری تحقیق میکند که چه مدلهایی در بازار وجود دارد و کدام یک، نیاز وی را برطرف میکند.
۳- بررسی جوانب: در این مرحله مشتری محصولات شرکتهای مختلف را با هم مقایسه میکند تا مطمئن شود کدام یک، محصولات خود را با قیمت و کیفیتی مناسب ارائه میدهند.
۴- خرید: و سرانجام مشتری با اطلاعات کافی و اطمینان خاطر، تصمیم خود را برای خرید میگیرد.در بازاریابی و تبلیغات سنتی، تمرکز روی مراحل ۳ و ۴ است. اما آنچه در بازاریابی محتوا اهمیت ویژه دارد مراحل ۱ و ۲ است؛ جایی که بازاریاب، آگاهی مشتریان را نسبت به راهحلها بالا میبرد و اطلاعات لازم و مفیدی را که قبلا مشتری در نظر نگرفته بود در اختیار وی قرار میدهد.
در یکی از شرکتها، طی سال گذشته حجم بازاریابی محتوا بیش از ۱۰۰۰ درصد رشد داشته است و در این مسیر مشتریان احتمالی، محتوا و ارزشهای حاکم بر سازمان را درک و حتی گاهی اوقات نیز آمادگی خود را برای همکاری با سازمان اعلام کردهاند. در این شرایط دیگر نیازی به روشهای فروش تحت فشار نیست، فقط کافی است روی جزئیات کار شود، به توافق رسید و کار را شروع کرد. در این صورت، حتی پیش از اینکه مشتریان را بشناسیم، اعتماد حاصل شده، اعتمادی که برای حصول آن در روشهای سنتی بازاریابی، نیاز به یک دوره فروش محصولات است.
اگر بازاریابی محتوا به درستی اجرا شود بازده سرمایه غیرقابل باوری خواهیم داشت. این در حالی است که نیازی به صرف هزینه یا زمان زیادی نیست. با بررسی موفقیتهای یک شرکت که از طریق بازاریابی محتوا به دست آمده است، مشخص شد که ۹۵ درصد از این موفقیت، تنها حاصل مقالاتی است که در این مسیر به مشتریان ارائه شده است و به یاد داشته باشید که هزینه نوشتن این مقالات، فقط صرف ۲۰ ساعت زمان است.
علاوهبر آنچه در بالا گفته شد، بازاریابی محتوا، با پشتیبانی که از کانالهای دیجیتال بازاریابی به عمل میآورد، فواید دیگری نیز دارد، زیرا میتواند آنچه را که در بازاریابی از طریق رسانههای اجتماعی ارائه میشود پربارتر، راه رسیدن به صفحه اینترنتی از طریق موتورهای جستوجوگر را هموارتر و همچنین صفحه اینترنتی شما را نیز جذابتر و مفیدتر کند.
چگونه باید آغاز کرد؟
شرکتهای زیادی، خدمات اینترنتی مانند بازاریابی محتوا، SEO (فرآیند قابل رویت بودن نام سایت یا صفحه اینترنتی از طریق موتورهای جستوجوگر) یا روابط عمومی را ارائه میدهند. اگر شما به قدری مشغول هستید که نمیتوانید این امور را خودتان انجام دهید، شاید بهترین گزینه، قرارداد با این شرکتها باشد. اما اگر علاقهمند هستید که با موضوع درگیر شوید، آسانترین راه ایجاد وبلاگ است. شاید در ابتدا کمی دشوار به نظر برسد اما با گذر زمان، مهارت شما در این کار بیشتر خواهد شد. با پیروی از بازاریابان موفق و بررسی سایت اینترنتی آنان، یاد خواهید گرفت که چگونه مخاطبان را تشویق به خواندن وبلاگ خود کرده و آنها را جزو مشتریان کنید.
اولین راز در بازاریابی محتوا
راز مهم این است: محتوای شما برای مخاطب باید دارای ارزش باشد. هر چند که در مورد این موضوع صحبت شده، با این حال، جای تعجب است وقتی برخی از شرکتهایی که بازاریابی محتوا را انجام میدهند، به آن توجهی ندارند. هنگامی که تبلیغات، ارزش کمتری را ارائه میکنند، به راحتی نادیده گرفته و حذف میشوند. اما اگر محتوای ارائه شده دارای ارزش باشد، مخاطب را وادار به خواندن، تماشا کردن یا گوش دادن به محتوا میکند. اگر نمیدانید چطور محتوا را ارزشمند کنید، از مشتریان خود بپرسید چه نوع محتوایی برای آنان مفید است، چه زمانی که کالای شما را میشناسند و از آن استفاده میکنند و چه هنگامی که کالا یا خدمات شما را نمیشناختند و در جستوجوی آن بودند. مطمئن باشید این مسیر یکی از بهترین روشها است.
چگونه دانش خود را افزایش دهیم؟
با مطالعه کتاب، مقالات و وبسایتها نهتنها دانستههای خود را تکمیل میکنید بلکه میتوانید میزان دانش خود را افزایش دهید. با مطالعه منظم و پیوسته، مدت زیادی طول نمیکشد تا با مفاهیم و اصول بازاریابی آشنا شده و حتی میتوانید خود را به عنوان یک خبره در این زمینه معرفی کنید.
هنوز سازمانها بهطور کامل با بازاریابی محتوا آشنایی ندارند و آن را اجرا نکردهاند. بنابراین بهعنوان یک بازاریاب محتوا، برگ برنده در دستان شما است.