وبلاگ آموزش کسب و کار الکترونیکی

کسب و کار الکترونیک؛ E-Business؛ آموزش کسب و کار اینترنتی؛ آموزش کسب و کار الکترونیکی؛‌ آموزش کسب و کار الکترونیک

۲۸ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

چرا ۶۰ درصد خریداران سبد خرید را نیمه‌کاره رها می‌کنند؟

چرا ۶۰ درصد خریداران سبد خرید را نیمه‌کاره رها می‌کنند؟

نویسنده: ژان بقوسیان - مجله خلاقیت شماره 60



بازاریابی اینترنتی در دو کار خلاصه می‌شود: ترافیک و تبدیل!


منظور از ترافیک، هدایت افراد جدید به سایت شما است. مهم‌ترین موضوع در موفقیت سایت، ایجاد ترافیک نیست. شما با پرداخت مبلغی می‌توانید برای سایت ترافیک ایجاد کنید.


این تبدیل است که باعث افزایش فروش خواهد شد.


سایت‌های موفق نرخ تبدیل سایتشان را بهینه می‌کنند.


تعریف تبدیل


منظور تبدیل بازدیدکننده به خریدار است.


نرخ تبدیل


درصدی از بازدیدکنندگان سایت هستند که خرید می‌کنند.


کمتر از ۱ درصد بازدیدکنندگانی که از صفحه یک محصول بازدید می‌کنند تصمیم به خرید محصول می‌گیرند. بنابراین نرخ تبدیل واقعی بسیار کمتر از ۱ درصد است، زیرا اغلب بازدیدکنندگان از صفحات دیگری به جز صفحه خرید محصول، بازدید می‌کنند. نکته دیگر آن است که این افراد فعلا فقط تصمیم به خرید گرفته‌اند و خریدشان قطعی نشده است. سپس این افراد بر دکمه خرید سایت شما کلیک می‌کنند و محصول را به سبد خرید اضافه می‌کنند.


فرض کنید ۱۰۰۰۰ نفر از صفحه محصول شما بازدید کنند و در حالت رویایی ۱۰۰ نفر از آن‌ها تصمیم به خرید محصول می‌گیرند.


حال آیا فکر می‌کنید سایت شما با ۱۰۰ خرید مواجه خواهد شد؟ هیچوقت چنین اتفاقی پیش نمی‌آید. به یک آمار تکان‌دهنده توجه کنید.

سبدهای خرید رها شده!


آیا تا به حال توجه کرده‌اید که در فروشگاه‌ها و سوپرمارکت‌های بزرگ شهر مثل هایپراستار و شهروند، عده‌ای اقلامی را در سبد خرید خود قرار می‌دهند، کمی با آن چرخ در محوطه فروشگاه گردش می‌کنند و سپس از خرید منصرف می‌شوند؟ یعنی سبد خرید را در فروشگاه رها کرده و از فروشگاه خارج می‌شوند.


این افراد در فروشگاه‌های واقعی کمتر هستند زیرا افراد زیادی آن‌ها را می‌بینند و دوربین‌های زیادی بر فعالیت فروشگاه نظارت دارد. ولی وقتی خریداران در سایت هستند و اقلامی را به سبد خرید اضافه می‌کنند خیلی راحت‌تر می‌توانند کارشان را نیمه‌کاره رها کنند و از سایت خارج شوند!


اخیرا آماری توسط یک شرکت معتبر تحقیقاتی (marketingsherpa.com) منتشر شد که نشان می‌دهد حداقل ۶۰ درصد خریداران سایت، سبد خرید را نیمه‌کاره رها می‌کنند!


این آمار و نکته‌ای که در صفحه قبل گفته شد نشان می‌دهد اگر ۱۰۰۰۰ نفر علاقه‌مند را به سایت و صفحه محصول هدایت کنید شاید در حالت رویایی بتوانید ۴۰ فروش ایجاد کنید. البته اغلب به چنین عددی هم نمی‌رسید، چون صفحه محصول و فرایند خرید بهینه نشده است.


بیایید موضوع را کمی عمیق‌تر بررسی کنیم و ببینیم افرادی که سبد خرید را نیمه‌کاره رها می‌کنند بعد از آن چه می‌کنند!؟

پس از رها کردن سبد خرید


این تحقیقات توسط NPD Group منتشر شده است. موضوع در ده هزار سایت مختلف بررسی شد. نتایج میانگینی که از این تحقیق به دست آمد را با دقت بررسی کنید.


پس از رها کردن سبد خرید


۳۹ درصد کلا از خرید منصرف شدند


۲۶ درصد محصول را از رقیب خریدند


۱۷ درصد محصول را آفلاین خریدند


۱۸ درصد برگشتند و از همان سایت خریدند


بنابراین در افرادی که سبد خرید را رها می‌کنند ۸۲ درصد فروش‌ها از بین می‌رود. افراد سبد خرید را ترک می‌کنند و دیگر هیچگاه برنمی‌گردند!


توجه کنید فردی که سبد خرید را نیمه‌کاره رها می‌کند به سایت و محصول شما علاقه‌مند است و این علاقه تا جایی پیش رفته که شخص دکمه خرید را زده و یک یا چند محصول را به سبد خرید اضافه کرده است. ولی بعد این کار را نیمه کاره رها می‌کند و بدون هیچ خریدی از سایت خارج می‌شود.


مهم‌ترین دلیل رها کردن سبد خرید، فرایند خریدی است که توسط شما طراحی شده است!


مثلا جالب است بدانید بیشترین ترک خرید در صفحه پر کردن فرم خرید اتفاق می‌افتد! بنابراین بسیار مهم است که تمام مراحل خرید را طوری بهینه کنیم که کمترین انصراف را ایجاد کند.

بهینه‌سازی فرایند خرید


بازاریابی اینترنتی بسیار فراتر از چیزی است که اغلب مدیران سایت فکر می‌کنند. بخش مهمی از بازاریابی اینترنتی مدرن بهینه کردن فرایند خرید برای خریدار است. در ادامه به چند پارامتر مهم می‌پردازیم که با بهینه کردن آن‌ها می‌توانید نرخ رها شدن سبد خرید را به کمترین میزان ممکن برسانید. سعی کنید این موارد را در صفحه خرید بهینه کنید:


فرم سفارش و فیلدهای آن

فیلدهای فرم سفارش


بازدیدکننده هنگام خرید مجبور است فرم‌هایی را پر کند. به هر بخش فرم فیلد می‌گویند.


حساس‌ترین مرحله در فرایند خرید همین فرم‌ها هستند، چون افرادی که سبد خرید را رها می‌کنند اغلب در همین مرحله این کار را انجام می‌دهند.


هنگام خرید، کمترین اطلاعات لازم را از خریدار دریافت کنید. گاهی حذف فقط یک فیلد باعث کاهش نرخ رها شدن سبد خرید می‌شود.


کاهش تعداد فیلدها می‌تواند نرخ پر کردن فرم را تا دو برابر افزایش دهد! توجه کنید پر شدن هر فرم می‌تواند یک فروش ایجاد کند.

۳۰ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

۷ ترفند برای افزایش نرخ باز شدن ایمیل‌ها

۷ ترفند برای افزایش نرخ باز شدن ایمیل‌ها


یکی از اصلی‌ترین راه‌های کسب درآمد سایت ایمیل مارکتینگ است. ایمیل مارکتینگ به معنای ارسال ایمیل‌های پیوسته و متوالی به افرادی است که خودشان نسبت به محصولات ما ابراز علاقه می‌کنند و ایمیلشان را به ما می‌دهند.


بازاریابی اینترنتی به‌طور خلاصه: جمع‌آوری ایمیل از طریق سایت و ارسال پیشنهادات جذاب برای همان افراد است. ابتدا بیایید دیدگاهی واقع‌بینانه از ایمیل مارکتینگ در ایران داشته باشیم. بسیاری از افراد بیش‌ازحد خوش‌بین هستند و مثلا می‌گویند: می‌خواهم به یک میلیون نفر ایمیل بفرستم و اگر یک‌سوم آن‌ها بخرند من میلیارد می‌شوم! ولی در دنیای واقعی هیچ‌گاه چنین اتفاقاتی نمی‌افتد. اولین نکته آن است که در ایمیل مارکتینگ فقط به افرادی ایمیل می‌فرستیم که خودشان با سایت ما آشنا شده‌اند و ایمیلشان را در اختیار سایت قرار داده‌اند. نکته دوم نرخ باز شدن و کلیک شدن ایمیل‌ها است.

آمار واقع‌بینانه


این آمار در مورد افرادی است که عضو سایت هستند. اولین نکته اینکه نرخ باز شدن ایمیل‌ها در ایران بسیار بالاتر از کشورهایی مانند آمریکا است. نرخ باز شدن ایمیل در ایران حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد است. البته توجه کنید درباره سایت‌هایی صحبت می‌کنیم که ایمیل مارکتینگ را اصولی انجام می‌دهند، یعنی کاری می‌کنند که بازدیدکنندگان با میل خودشان و اغلب برای دریافت فایلی رایگان ایمیلشان را در اختیار سایت قرار دهند.


موضوع فقط باز شدن ایمیل نیست. قدم بعد آن است که کاربر ایمیل را بخواند و بر لینک داخل ایمیل کلیک کند و به سایت هدایت شود. اینجا بهتر است تعریف دیگری از ایمیل ارائه بدهم. ایمیل تبلیغ یک صفحه از سایت ما است!


یعنی کار ایمیل، رساندن مخاطب به یک صفحه خاص از سایت ما است.


منبع

۳۰ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

راهکارهایی برای جلب مشتری در کسب و کار الکترونیک


راهکارهایی برای جلب مشتری در کسب و کار الکترونیک


موفقیت های خود را به عموم مردم بشناسانید. برای این کار، استفاده از نشریات تجاری، آگهی های تبلیغاتی، نمایش عکس هایی از مشتریان جدید، ارائه محصولاتی از شرکت و آگهی های اینترنتی، کارساز هستند.


محصولات خود را از طریق فهرست های تلفن، کارت ها و پوسترهای تبلیغاتی، تقویم ها، دفترچه های یادداشت، سوئیچ ها، خودکارها و… ارائه دهید

بروشورهای خود را منزل به منزل ارائه دهید. این کار را می توانید با ارائه آگهی های کوچک انجام دهید

فهرستی از افراد و موسسه هایی که فکر می کنید احتمالامشتری شما خواهند شد، تهیه کرده و با آنها مکاتبه کنید

برای هر فروشی بدون تقاضای مشتری، بهایی کم کنید (پیشگیری از چانه زنی).

در حمل کالابه مشتریان خود کمک کنید

کالاو خدمات خود را با ذکر قیمت دقیق، عرضه کنید

با هر فروشی، هدیه ای به عنوان نمونه کالا (اشانتیون) به مشتری بدهید.

خطوط کامپیوتر خود را برای مبادله اطلاعات و خرید و فروش، تقویت کنید

برای جذب مشتری، از افرادی استفاده کنید که مردم را دوست داشته باشند. برای رسیدن به چنین بینشی، طرز کار کارکنان را با مشتریان خود، به دقت موردتوجه قرار دهید.


به طورکلی همه ما مصرف کننده هستیم، زیرا برمبنای نظمی خاص، غذا، لباس، مسکن، تحصیل، خدمات، ایده ها و… را دریافت کرده و مصرف می کنیم. تصمیماتی که درمورد مصرف، تقاضای مواد خام، حمل و نقل، خدمات فنی یا استقرار و تخصیص منابع گرفته می شوند، به موفقیت برخی صنایع و شکست برخی دیگر می انجامند. بنابراین، رفتار مصرف کننده عاملی مهم در رکود یا رونق فعالیت های بازرگانی است.

۳۰ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

پنج درس ازالگوی پرواز غازها برای بازاریابان

 پنج درس ازالگوی پرواز غازها برای بازاریابان  


 درس اول : افرادی که به صورت گروهی و در یک جهت حرکت می کنند ، سریع تر و آسان تر به هدف می رسند . چون با استفاده از قدرت تک تک افراد گروه حرکت می کنند . هر وقت غازی از گروه خارج می شود ، فوراً کشش و مقاوت انفرادی را احساس می کند و سریعا ً به میان گروه باز می گردد تا از خاصیت صعودی گروه بهره مند شود .


 درس دوم : اگر حواسمان به اندازه یک غاز کار کند ، در میان افراد هم مسیرمان باقی می مانیم و از کمک شان بهره می بریم و همچنین به دیگران نیز کمک می کنیم . هنگامی که غاز رهبر احساس خستگی می کند ، به سطوح عقبی گروه بازگشته و بلافاصله غاز دیگری بدون هر نوع تنشی جایش را می گیرد .


 درس سوم : کارهای سخت به نوبت انجام می گیرد و تقسیم نوبت رهبری با دیگران بسیار ارزشمند است . غازهای پشت سری با تولید صدا،غازهای جلویی را تشویق می کنند با سرعت بیشتری به پیش می روند که این همان سینرژی سازمانی است .


 درس چهارم : باید مطمئن شویم حرف هایمان برای افراد پیش رویمان مایه تشویق باشد و نه چیز دیگر . وقتی یک غاز مریض یا زخمی می شود ، دو غاز دیگر از گروه خارج می شوند و او را دنبال و محافظت می کنند . البته تنها تا زمانی که دوباره قادر به پرواز باشد یا بمیرد . سپس یا خود تشکیل گروه می دهند یا به دیگران ملحق می شوند .(احساس مسولیت در کار تیمی )


 درس پنجم :اگر حواسمان به اندازه غازها کار کند ، ما هم در شرایط سخت با یکدیگر می مانیم ، درست مانند شرایطی که قوی هستیم . طبیعت ، مملو از الهامات آموزنده و سرنوشت ساز است ، بر عهده ماست که از آنها درس بگیریم و در نتگناهای زندگی با انتخاب آنها مسیرمان را هموار سازیم .

برگرفته از کتاب الفبای بازاریابی

۳۰ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

دلایل مناسب بودن یک کمپین بازاریابی ویروسی


 دلایل مناسب بودن یک کمپین بازاریابی ویروسی  

 بازاریابی ویروسی نوعی از کمپین تبلیغاتی است که بر تک تک افراد برای انتقال دادن پیام ها به دیگر افراد تکیه دارد، در نتیجه شناخت از یک محصول یا خدمت به سرعت گسترش پیدا کرده و تکرار می شود، بله دقیقا همانند یک ویروس! این رویکرد می تواند موجب ایجاد تاثیر مثبت بسیار زیادی در طی کمپین های تبلیغاتی یا معرفی محصول شود.

 واژه “بازاریابی ویروسی” می تواند بصورت مکرر بجای یا در کنار بازاریابی از طریق افراد تاثیر گذار یا بازاریابی دهان به دهان مورد استفاده قرار بگیرد. این موضوع به این دلیل است که محتوای تولید شده برای یک کمپین بازاریابی ویروسی از طریق افراد تاثیر گذار یا با نفوذ انتشار پیدا می کند، بنابراین پیدا کردن یک گروه اصلی یا مرکزی از افراد تاثیر گذار و پر نفوذ برای همکاری کردن از ابتدای آغاز کمپین مطمئنا موجب افزایش میزان تاثیر گذاری و موفقیت هر کمپین بازاریابی ویروسی می شود.

 ینها دلایلی هستند مبنی بر چرایی مهم و حساس بودن بازاریابی ویروسی برای کسب و کار شما:


1- بازاریابی ویروسی موجب ایجاد همهمه و آوازه می شود

 ایجاد کردن همهمه در رابطه با محصول شما حسی از پیش بینی را در بین خریداران شما ایجاد می کند. یک کمپین بازاریابی ویروسی موفق می تواند به این نتیجه دست پیدا کند. هر قدر میزان این همهمه و شایعه زیاد تر باشد، کمپین مورد نظر به وسعت بسیار بیشتری قادر به گسترش می باشد. پیام هایی که مورد علاقه و توجه عموم مردم باشد و گسترش و انتقال آن ساده باشد، مطمئنا به هدف کمپین کمک می کند.


2- این نوع از بازاریابی موجب اعتبار بیشتر می شود

 همچنان که تعداد افراد بیشتر و بیشتری در شبکه ارتباطی در مورد شما صحبت می کنند و برند شما را پیشنهاد می دهند، اعتبار بیشتری در بین اعضای شبکه برای شما ایجاد می شود. دلیل این موضوع اینست که کسب و کار و شرکت شما توسط افراد اثر گذار بیشتری به دوستان آنها و افراد نزدیک به آنها در کنار ویروسی شدن پیام شما معرفی و توصیه شده و امتیاز بیشتری به رتبه بندی اعتبار شما افزوده می شود. این همهمه شکل گرفته شده مطمئنا موجب شناخت بیشتر و بهتر محصول و خدمت شما می شود.


3- این نوع از بازاریابی ارزان است

 بازاریابی ویروسی به مراتب هزینه کمتری برای شروع می طلبد اما سرعت رشد آن بسیار سریع بوده و در انتقال پیام شما به خریداران بالقوه بسیار اثر بخش می باشد. این روش ارزان ترین روش برای بازاریابی کسب و کار شما می باشد، چرا که نیاز به بودجه کلان تبلیغاتی ندارد. وبلاگ نویسی و بازار یابی ایمیلی برخی از روش هایی هستند که بدون هزینه چندانی از قابلیت ویروسی شدن برخوردار می باشند.


4- بازاریابی ویروسی به همیشه سبز ماندن شما کمک می کند

 بازاریابی ویروسی به کسب و کار شما کمک می کند تا همواره شناور باقی بماند. اگر پیش از این کسب و کار شما موفق به کسب قدری اعتماد و اعتبار شده است، از این طریق مردم به حمایت و پشتیبانی از برند شما ادامه داده و ثبات برند شما را تضمین می کنند.


5- موجب شناخت و گسترش کسب و کار شما در ابعاد جهانی می شود

 از طریق بازاریابی ویروسی، اعتبار شما به عنوان یک شرکت معتبر و قابل اطمینان می تواند به مشتریان بالقوه در سراسر عالم برسد و شرکت شما را قادر به باز کردن شعبه بین المللی نماید.


6- اشتراک گذاری پیام های ویروسی سهل و آسان است

 اشتراک گذاری پیام های ویروسی محصول بسیار سهل و آسان می باشد. ویدئو هایی جلب توجه مخاطب را می کنند به راحتی می توانند در محتوای وبلاگ ها، صفحات وب و سایتها و شبکه های اجتماعی قرار گرفته و گسترش پیدا کنند.

۳۰ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

بازاریابی اثر بخش چیست؟

بازاریابی اثر بخش به عـنوان ساختن چیـزی که بتواند بفروشد و نه فروش آنچه که می توانید بسازید تعبیـر می شود.

سازمانهایی که آنجه را که تولید می کنند می فروشند محصول مدار هستند یعنی ابتدا محصول را تولید می کنند و سپس بـرای محصولات خود به دنـبـال مـشـتـری هـسـتـنـد و به بازار یابی بعـنوان وسـیله ای برای ترغیب مشتـریان به خـریــد می نگرند. موفق ترین سازمانها آنهایی هستند که آنجه را که می توانند بفروشند تولید می کنند ، آنها مشتری مدار هستند یعنی در پاسخ به نیازهای مشتری محصولات و خدمات خود را عـرضه می کنند.

در نتیجه بازاریابی را می توان ، به عنوان فعالیتی لازم برای تطبیق کالاها با نیازها و خواسته های بازار تعریف کرد و بازاریابی فعالیت هایی چون برنامه ریزی و قیمت گذاری و توزیع تبلیغات و معرفی محصولات را شامل می شود.

۳۰ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

راز فروش بیشتر

راز فروش بیشتر


 اشتراک گذاری دانش یک کار آفرین باید بتواند ایده اش را به سرمایه گذاران ، شرکایش و مشتریان بالقوه اش بفروشد. ولی شیوه‌های فروش قدیمی دیگر تاثیر گذاری قبلی خود را ندارند.

 آیا می دانید مارک زاکربرگ، استیو جابز، بیل گیتس و الون ماسک چه وجه مشترکی دارند؟ همه آنها فروشندگان نخبه ای هستند.

به راحتی روی سن می روند و در مقابل عده عظیمی از افراد دیدگاه خود را بیان می کنند و آنها را متقاعد می کنند که آن دیدگاه را بخرند.  این همان چیزی است که هر کارآفرینی باید بداند: فروش چیزی است که همیشه با آن در ارتباط خواهید بود.

 یک کار آفرین باید بتواند ایده اش را به سرمایه گذاران ، شرکایش و مشتریان بالقوه اش بفروشد. تا وقتی که نتوانید ایده و یا طرح کسب و کارتان را به مخاطبان آن ارائه کنید، فعالیت‌های شما نتیجه نخواهد داشت.

 برای اینکه به موفقیت دست پیدا کنید باید دائما در حال ارتباط باشید و با افراد مختلف صحبت کنید، در وضعیت جامعه امروز که یک جامعه اشباع شده از فروش است آخرین چیزی که افراد به دنبال آن خواهند رفت گوش دادن به یک ارائه فروش است، چرا که بارها و بارها به این نوع سخنرانی ها و ارائه ها گوش داده اند و هیچ حسی نسبت به آن ها ندارند. از نظر آنها شما هم فرد مشابه دیگری هستید که قصد دارید آب در هاون بکوبید و مطمئن باشید هیچ کس دوست ندارد که صندوق دریافت پست الکترونیکی اش پر از نامه های تبلیغاتی باشد.

بیایید با خودمان صادق باشیم، سخنان بی روح و گزافه ای مانند “فرصت استثنایی”، “پیشرو در صنعت”، ” برترین محصول” دیگر به درد نمی خورند و ایمیل های حاوی این نوع تبلیغات مانند یک هرزه نامه توسط مخاطبان پاک خواهد شد. البته مخاطبان حق دارند، چرا که هیچ کس وقت اضافی برای خواندن این نوع تبلیغات بی معنی و خسته کننده را ندارد.

 اما نگران نباشید یک راه بهتری برای فروش وجود دارد، بازاریابی درون گرا (Inbound marketing ) یک استراتژی فروش است که باعث ترغیب مشتریان به ارتباط با شما می شود. این نوع بازاریابی به نوعی در نقطه مقابل بازاریابی های سنتی مثل بیلبورد ها و تبلیغات تلویزیونی قرار می گیرد.

 بازاریابی درون گرا با فراهم کردن مجموعه ای از توصیه های ارزشمند و نکات کلیدی و راهنمایی های به درد بخور سعی در ترغیب مخاطبان دارد به طوری که اگر بتوانید در این مسیر درست عمل کنید این مخاطبان شما هستند که بی صبرانه منتظر ایمیل های شما خواهند بود و دائما در شبکه های اجتماعی با شما ارتباط برقرار می کنند و در خبرنامه شما مشتاقانه عضو می شوند.

 یک بازاریاب درون گرا هیچ شباهتی به فروشندگان معمولی ندارد او یک فرد حرفه ای است به جای اینکه حوصله سر بر و مزاحم باشد برای مردم مفید است و به آنها واقعا کمک می کند.

بازاریابی درونگرا چند تاکتیک پایه ای دارد:


 اطلاعات مفید و کاربردی منتشر کنید: خیلی ساده یک وبلاگ یا خبرنامه حاوی اطلاعاتی که مشتریان احتمالی شما دنبال آنها هستند راه اندازی کنید.مخاطبانتان را آموزش دهید: از ترفندهای فروش و حقه و حیله به هیچ وجه استفاده نکنید، هیچ کس حوصله گوش دادن به ارائه های فروش را ندارد، مردم به دنبال جواب های سوالات خود هستند بنابراین آنچه که نیاز دارند به آنها بدهید.

 تدریس کنید: شما از نظر مخاطبانتان باید یک متخصص باشید. اگر دانش خود را رایگان در اختیار انها قرار دهید شما را حرفه ای تر و متخصص تر خواهند دید.

 خطوط راهنما مشخص کنید و ابهامات را از بین ببرید: باید بدانید که مردم دوست دارند که بهترین کار ممکن را انجام دهند و از اشتباه کردن بیزارند، بنابراین شما باید به آنها کمک کنید تا پیچیدگی های موجود در تصمیم گیری ها را ساده کنند.

 مشتریان شما قصد خرید دارند منتها نیاز به راهنمایی در زمینه تخصصی شما دارند و این دقیقا همان جایی است که بازاریابی درون گرا زیبایی خود را نشان می دهد: شما با کمک کردن به دیگران کالای تان را می فروشید. به سراغشان برو ، آموزش بده و بفروش.

به این امر باور داشته باشید که شما بیشتر از آنچه که خودتان می دانید، اطلاعات دارید پس آن را با دیگران به اشتراک بگذارید. مردم اگر بدانند که شما چه کسی هستید و چه میدانید به شما با کمال میل گوش می دهند و دقیقا به همین خاطر است که سخنرانی های بیل گیتس و استیو جابز و مارک زاکربرگ پر از تماشاگر می شود، آنها ثابت کرده اند که می دانند و می آموزند.

 یک بازاریابی قدرتمند و واقعی از حقه ها و ترفند های پنهانی استفاده نمی کند، بازاریابی واقعی از حقیقت ،واقعیت و کمک کردن بی دریغ به مشتریان به منظور حل مشکلات‌شان حاصل می شود.

 پس یادتان باشد وقتی به مردم اجازه دهید که بدانند شما چه کسی هستید از شما خرید می کنند.

۳۰ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

اشتباهاتی که باعث کاهش سوددهی می شود؟


 اشتباهاتی که باعث کاهش سوددهی می شود؟


 اشتباه شماره ۱: بازاریابی نا متناسب.

 هنگامی که شما تصمیم به راه اندازی یک کسب و کار می گیرید به همان اندازه نیز به بازاریابی و فروش محصولات و خدمات آن فکر کنید. اگر چه غیر ممکن نیست، اما شروع یک کسب و کار بدون بازاریابی هماهنگ دشوار است .

 راه حل: در هر زمان به فکر بازاریابی محصولاتتان باشید .



 اشتباه شماره ۲: تردید

 فروشندگان و بازاریابان در اصرار کردن برای فروش مردد هستند. و به همین دلیل بسیاری از فرصت های سود آور را از دست می دهند. آن ها بیش تر نگران این هستند که دیگران راجع به آن ها چه فکر می کنند تا اینکه به فکر درآمد کسب و کار خود باشند. اگر اصرار کردن برای فروش را مشکل می دانید، مطمئن باشید که نخواهید توانست به حداکثر سود دهی برسید .

 راه حل: اصرار برای فروش را تمرین کنید .



 اشتباه شماره ۳: کمک نگرفتن از مشاور

 آن ها در جنبه هایی از کسب و کار که اغلب نیاز به کمک دارند، تقاضای کمک نمی کنند. بیشتر صاحبان کسب و کار در یک حوزه بخصوص توانمند هستند اما خواه از روی ضرورت یا بی توجهی اکثراً در محدوده ای کار می کنند که جزء توانایی آن ها نیست. هنگامی که کسب و کار آن طور که باید پیش نمی رود، در کمک گرفتن تعلل می کنند یا آن را به تأخیر می اندازند. باید بدانید که بهره کمتر از بهره ماکزیمم ممکن، به معنی پولی است که از جیبتان رفته است .

 راه حل: از مشورت یک کارشناس، وکیل، حسابدار یا سایر خدمات حرفه ای قبل از اینکه واقعاً به آن نیاز پیدا کنید بهره بگیرید .



 اشتباه شماره ۴ : مشتری کشی

 مشتریان قبلی خود با به سهولت از دست می دهند. اینکه یک مشتری اولیه را فعال کنید بسیار ساده تر است تا یکی جدید را جذب کنید. اگر مشتری های گذشته را با اصول منظمی پیگیری نکنید در حال کاهش پتانسیل سوددهی خود هستید .

 راه حل: یک برنامه منظم برای پیگیری مشتری را طرح و توسعه دهید .



 اشتباه شماره ۵: عدم تحلیل هزینه ها

 به طور منظم به هزینه های خود رسیدگی نمی کنند. صاحبان کسب و کار با هوش و زرنگ به طور منظم هزینه های کسب و کار خود را ارزیابی کرده و راه هایی را برای کاهش هزینه ها بدون فدا کردن کیفیت پیدا می کنند . اگر به تازگی تحلیل هزینه را انجام نداده اید ممکن است بیش از آنچه که باید، پرداخت کرده باشید که این سوددهی شما را کاهش خواهد داد .

 راه حل: حداقل هرسه ماه یکبار هزینه ها را مرور کرده وبرای تعدیل آن به صورت مقتضی وارد عمل شوید .



 اشتباه شماره ۶ : عدم بازاریابی مستقیم

 مبالغ زیادی را برای اجناس خوش رنگ ولعاب ومشتری پسند خرج می کنند وانتظار دارند که کسب وکارشان بدون هیچ تلاش اضافه ای به جریان بیفتد. افزودن بروشورهای خوش ظاهر واجناس مشتری پسند تنها برای فعال کردن انواع بازاریابی از قبیل ملاقات با مردم، تماس با مردم و صحبت با آنها خوب است . کارت های ویزیت و بروشورها، هر چند زیبا، جایگزین تماس مستقیم نمی شوند. اگر به جای بازاریابی مستقیم، برای اجناس بازاری رزق و برق دار پول خرج می کنید کمتر از آنچه می توانید، سودده خواهید بود .

 راه حل: سعی کنید بروشورهای رزق و برق دار را در فرصت ممکن مستقیماً به دست مردم بدهید.



 اشتباه شماره ۷: عدم مدیریت زمان

 زمان گران بها را صرف فعالیت های بدون بازده می کنند.( مانند شمارش پول، جستجو در اینترنت، و ....) اگر شما اکثر روزتان را به انجام کارهایی که عموماً اداری هستند یا می توانند به آسانی توسط شخص دیگری انجام شوند، می گذرانید، سوددهی خود را کاهش می دهید .

 راه حل: زمانتان را تقسیم بندی کرده و حساب کنید به ازای هر ساعت چه مقدار درآمد داشته اید. اگر بخش عمده وقتتان را صرف کارهای اداری می کنید، یک همکار استخدام کنید .



 اشتباه شماره ۸: وادادگی قیمت

 کمتر از آنچه تمایل دارند، مطالبه می کنند. به نظر می رسد که این چالش بخصوص برای مشاوران و مربیان که خدمات ارائه می کنند وجود دارد. بنابراین معمولاً فقط کمی بیش تر از هیچ پول درمی آورید. کار کردن در ازای مبلغ خیلی کمی بعد از مدتی می تواند شما را درمانده و رنجیده کرده و سوددهی شما را متوقف کند .

 راه حل: عهد کنید در فرصت بعدی، بهای کامل را طلب کنید و اینکار را انجام دهید .



 اشتباه شماره ۹: عدم استفاده از تکنولوژی روز

 هرگز یا به ندرت از تکنولوژی که می تواند در زمان و تلاش صرفه جویی کند، استفاده می کنند. به عنوان یک دارنده کسب و کار، شما زمان و انرژی ثابتی در اختیار دارید که باید با آن بهره خود را ماکزیمم کنید . تکنولوژی به شما کمک می کند تا این کار را به شکل پاسخگوهای خود کار، پست صوتی، ارتباطات بی سیم اینترنت، نرم افزار بازشناسی کلام و نظایر آن انجام دهد. همه این ابزارها طراحی شده اند تا در زمان و تلاش شما صرفه جویی شود . اگر کسب و کار خود از تکنولوژی مناسب بهره نمی گیرید، احتمالاً آن طور که باید سودده نیستید .

۳۰ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

بازاریابی محتوا در کسب و کار الکترونیک

بازاریابی محتوا

نوعی از بازاریابی است که به فرایند تولید و به اشتراک گذاری محتوایی که باعث حفظ مشتریان قبلی و بدست آوردن مشتریان جدید می پردازد. بازاریابی محتوا به طرق مختلف تعریف و استفاده می گردد، یکی از تعاریف رایج در این مورد عبارت است از:


«تکنیک خلق و پخش کردن محتوا جذاب، ارزشمند و مرتبط با نیاز مشتری و یا مخاطب هدف»


بازاریابی محتوا به خلق محتوای جذاب در حوزه هایی تفریحی، علمی، سرگرمی و ... می پردازد. بازاریابی محتوایی با کیفیت است که به حل مشکل مردم بپردازد. 

۳۰ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی

مدیریت کسب و کار

موفقیت هر کسب و کار رابطه نزدیکی با چگونگی صحیح کنترل کردن آن امور آن دارد: در واقع مدیریت صحیح کسب و کار موجب رشد آن میشود. 

مدیریت کسب و کار را نباید صرفا یک عمل آکادمیک محسوب کرد. مدیریت واقعی در بر گیرنده هدایت قوی، رفتار مثبت، دانش کسب و کار و مهارتهای مناسب فردی است. مدیرت در حقیقت هدایت افراد، تاثیر گذاری بر کار و تصمیم گیری تموقع و صحیح است و مهارتهای مدیریتی را به مرور زمان میبایست کسب کرد و به بیان دیگر کسب مهارتهای مدیریتی در واقع همانند سپرده گذاری در بانک می باشد. 

●هدایت و راهبری کسب و کار 

هیچ زن و یا مردی در دنیای کسب و کار تنها نیست. در این حیطه شما نیازمند کمک افراد دیگر هستید و باید بتوانید از آنها کمک بگیرید تابتوانیدکسب و کارتان را هدایت کنید. 

▪راهنمائی گرفتن(Mentoring) 

کارآفرینان موفق و با تجربه اغلب سئوالات مشابهی را میپرسند: 

چگونه کارآفرینان جدید میتوانند از تجربیات دیگران استفاده کنند؟ با راهنمائی گرفتن 

واژه Mentoring میان معلمان و دانش اموزان مصطلح است و زمانی به کار می رود که افراد حرفه ای و با تجربه اطلاعاتی را به افراد کم تجربه ارئه می دهند. 

▪شبکه ارتباطی 

شبکه ارتباطی یک وسیله ساده است که هرکس در دنیای کسب و کار میتواند با آن سرو کار داشته باشد. شبکه ارتباطی میتواند کارآمدترین وجه بازاریابی شما محسوب شود و در نتیجه آن علاوه بر ایجاد بازار برای شما، اطلاعات مناسبی در ارتباط با کسب و کارتان در اختیار شما قرار خواهد گرفت. 

▪میزگرد 

میز گرد یک بحث رسمی غیر گروه میان افراد حرفه ای است که داوطلبانه اطلاعات و منابع را در اختیار سایرین قرار میدهند. در طول زمان روابط افراد حرفه ای و ماهر با یکدیگر توسعه میابد و شرکت کنندگان با کسب و کارهای یکدیگر آشنا می شوند. 

▪ داشتن اطلاعات به روز 

عصر اطلاعات جامعه ما را تغییر داده است و اکنون در عصر اطلاعات افراد از طریق پست الکترونیک با یکدیگر ارتباط دارند و می توانند اخبار جدید را در دنیای تکنولوژی و بی سیم دنبال کنند. حققت امر این است که هر روزه اطلاعات ما را بمباران می کنند اما متاسفانه اغلب این اطلاعات نمی تواند به خط مشی کسب و کار ما کمک کند و در انجا هدایت صحیح آنست که ما متدها و راهکارهای خودمان را دنبال کنیم و در کنار آن دانش و اطلاعات خود را در ارتباط با کسب و کار به روز نگه داریم. 

●تصمیم گیری 

یکی از بهترین تصمیم‌ها یادگیری این موضوع است که چگونه تصمیم‌گیرنده خوبی باشید. این امر نیازمند تعهد ، درک و مهارت می‌باشد که بسیار ارزشمند است. 

آیا تصمیم گیرنده خوبی هستید؟ 

مراحل مختلف در اجتناب از اشتباهات رایج و ایجاد تصمیم‌گیری کارا را بیاموزید. 

تصمیم‌گیری ، تصمیم‌گیری ،‌ تصمیم‌گیری سؤال این است : آیا شما یک تصمیم‌گیر خوب هستید؟ اگر فکر می‌کنید که این چنین نیست ، هیچ جای غصه نیست. تصمیم‌گیری مهارتی است که می‌توانید از دیگران بیاموزید. ارگ چه بعضی از افراد این مهارت را احتراز از دیگران می‌آموزند ،‌ اما فرآیند آن مشابه است. دونوع تصمیم‌گیری اصلی وجود دارد :آنهایی که با استفاده از فرآیند خاص بدست می‌آید . آنهایی که تنها مانند یک رویداد است. 

●مراحل تصمیم گیری نافذ 

این فرآیند در هر موقعیتی می‌تواند بکار رود بخصوص در جائی که شما نیازمند یک تصمیم‌گیری مهم هستید. اگر از مراحل اصلی تصمیم‌گیری تبعیت کنید ، خود را یک تصمیم‌گیرنده کارا‌ در حرفه و زندگی شخصی خود می یابید. 

▪ تا حد امکان مفاد تصمیم ‌گیری خود را تعریف کنید. آیا آن واقعا" تصمیم خودتان است یا شخص دیگری ؟ آیا واقعا" نیازمند به این تصمیم گیری هستید ؟ ( اگر حداقل دو تصمیم اتخاذ نکرده اید ، پس هیچ تصمیم گیری صورت نگرفته است ) چه زمانی این تصمیم‌گیری روی داده است ؟‌چرا تصمیم ‌گیری برای شما مهم است ؟‌ چه کسی در این تصمیم‌گیری ذینفع است ؟ ارزش این تصمیم گیری برای شما چه میزان است ؟ 

▪ هر راهکاری که به ذهنتان می‌رسد را بنویسید. به تصویر کشیدن راه کارهای متفاوت مهم است. هیچ چیزی را سانسور نکنید و بگذارید که تصورات شما آزادانه ارائه شوند. مطمئن شوید که همه چیز را ذکر می‌کنید. 

▪فکر می‌کنید که از کجا می‌توانید اطلاعات مفید بیشتری را به دست آورید. اگر با انتخابهای زیادی روبرو شوید ممکن است بخواهید اطلاعات زیادی بدست آورید. اطلاعات جدید منجر به راه کارها و انتخابهای بیشتری نیز می‌شود. کسانی که می‌توانید از آنها اطلاعات بدست آورید ،‌دوستان ،‌همکاران ، خانواده ، نمایندگیهای فدرال و ایالتی ، سازمانهای حرفه‌ای ، خدمات آن لاین ، روزنامه ها ، مجله ها ، کتابها و غیره است. 

▪ انتخابهای خود را بررسی کنید. از منابع اطلاعاتی مشابه برای کسب ایده های خاص استفاده کنید. برای هر انتخاب معیار خاص را مشخص کنید. هر چه اطلاعات بیشتر بدست آورید ، ذهنتان برای تصمیم‌گیری فعال تر خواهد شد. مطمئن شوید که همه موارد را یادداشت و بررسی مجدد می‌کنید. 

▪ ذخیره انتخابها. اکنون شما دارای گزینه های متفاوت هستید و زمان آن رسیده است که آنها را بررسی کنید و ببینید کدام یک از آنها برای شما کارایی دارد . در ابتدا معیارهای این انتخابها را مشخص سازید. ثانیا" به دنبال انتخابهایی باشید که این امکان را برای شما فراهم سازد تا به بیشترین معیار و امتیاز برسید. ثالثا" انتخابهایی را که با چارچوب و معیار شما سازگاری ندارند را حذف کنید. 

▪نتایج هر انتخاب را به تصویر بکشید. برای هر انتخاب باقی‌مانده در لیستتان ، نتایج را به تصویر بکشید، بدین صورت نقایص شما مشخص می‌گردد. 

▪ یک بررسی واقعی انجام دهید. کدام یک از انتخابهای باقی‌مانده به واقعیت نزدیک‌تر است؟ هر چه خلاف آن را ثابت کند را حذف سازید. 

▪ کدام گزینه با شما سازگاری دارد. گزینه ها و انتخابهای باقیمانده را بررسی کنید تا ببینید کدام یک با معیارهای شما سازگاری دارد. اینها تصمیمات کارایی شما هستند. اگر نسبت به تصمیمی که اتخاذ کرده اید خشنود هستید اما احساس می‌کنید که با اهداف شما سازگاری ندارند ، بدانید که تصمیم صحیحی نگرفته اید. به عبارت دیگر از این گزینه و انتخاب راضی نیستید ، اما نسبت به نتیجه آن حساس هستید. این انتخاب برای شما کارساز نخواهد بود. 

▪شروع کنید. زمانی که تصمیمی را اتخاذ می‌کنید، آن را عملی سازید. اگر بخواهید نسبت به آن احساس خوشایندی نداشته باشید موجب اندوه و ناراحتی می‌شود. بهترین کار را در زمان حال انجام دهید. همیشه این فرصت را دارید که ذهن خود را در آینده تغییر دهید. 

●اشتباهات متداول در تصمیم گیری 

از آنجا که دوست داریم باور کنیم که هیچگونه پیش‌داوری نداریم ، اما حقیقت این است که هر کس این مشخصه را دارد. هر چه از خودتان وکارهایتان بیشتر آگاهی داشته باشید ،‌ بهتر می‌توانید عمل کنید. دلیل اصلی اینکه هر کس روش و دیدگاه خاص خود را دارد این است که مغز به سادگی نمی‌تواند متوجه هر چیزی شود ، حداقل سطح کنجکاوی هر کس متفاوت است. 

آیا تاکنون سعی کرده‌اید ۱۰ چیز جدید را با هم بیاموزید؟ اگر اینطور است ، می‌‌دانید که یادگیری خیلی آسان خواهد بود و این به دلیل روش کارکرد مغز است. مغز شما همه اطلاعات را طوری طبقه‌بندی می‌کند که بدون قاطی‌کردن آنها بتوانید جهان اطراف خود را درک کنید. زمانی که نمی‌توانیم بسیاری از فرضیات را تشخیص دهیم به دلیل فقدان آموزش در جامعه است ( مانند والدین، معلمان، همه مؤسسات و غیره ). 

در زیر تعدادی از رایج‌ترین اشتباهات تصمیم‌گیری گردآوری شده است ، با یادگیری آنها می‌توانید در آینده ، از آنها اجتناب کنید. 

▪ به اطلاعات تخصصی بسیار تکیه کنید. اغلب افراد بسیار مایلند که به گفته‌های متخصصین تاکید و توجه کنند. به خاطر بسپارید که متخصصین انسانهایی هستند که خود نیز پیش‌داوری‌هایی هستند. با جستجوی اطلاعات از منابع متفاوت‌ ، اطلاعات بهتری را به دست خواهید آورد ، بخصوص زمانی که انرژی خود را بر این منابع متوجه سازید. 

▪ اطلاعاتی را که از دیگران به دست می‌آورید را ارزیابی کنید. افراد تمایل دارند تا معیار اطلاعاتی را که از جامعه بدست می‌آورند را ارزیابی کنند. بعنوان مثال متخصصین ، والدین ، گروههای عالی رتبه ، افرادی که روشی برای بیان عقاید خود دارند ، جزء افرادی هستند که همیشه باور داریم بیشتر از ما می‌دانند. از خود بپرسید : آیا آنها به اندازه من از این مسائل و مشکلات آگاه هستند؟ معیارهای آنها با من مشابه است؟ آیا آنها نسبت به مسائل من دارای تجربه شخصی هستند؟ به عبارت دیگر عقاید آنها را در دورنمایی نگاه دارید.


منبع : روزنامه تفاهم

منبع

۱۸ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی زاهدی